حتی در بعضی جرم ها شهادت صریح چهار نفر عادل را شرط کرده است؛ و اقرار در غیرحال عادی و از روی تهدید و اجبار را حجت ندانسته و در مجازات بعضی جرم ها به کمتر از اقرار چهار مرتبه در حضور حاکم شرع اکتفا نکرده است؛ و بعد از ثبوت جرم نیز در بعضی موارد حق عفو را به امام (ع) و حاکم جامع الشرایط داده است.
و به طور کلی در موارد شبهه و عدم احراز شرعی جرم اجازه مجازات نداده است؛ و در موارد قصاص و دیات، عقوبت زاید بر قصاص و دیه را ممنوع نموده و عفو اولیای دم و ذوی الحقوق را بهتر از انتقام توصیف کرده، ولی اجبار آن ها به عفو را موجب تضییع حقوق آن ها دانسته است.
خلاصه هر کسی از جزئیات قوانین حقوقی و جزایی اسلام با خبر باشد میداند که دستورات اسلام به مراتب دلسوزانه تر از عمل پزشکی است که بعد از یأس از مداوای عضو فاسد و یقین به سرایت مرض به اعضای دیگر، آن عضو فاسد را از روی ناچاری قطع میکند.
فلسفه تشریع رجم
(سؤال) به عنوان یک مسلمان، میخواستم نظر حضرت عالی را در صورت امکان، راجع به حکم سنگسار (رجم) بدانم؛ و این که اسلام به هر دلیل و تحت هرگونه توجیهی آیا با آن موافق است ؟ و آیا در ادیان دیگر هم وجود داشته است ؟
جواب: حکم سنگسار در شریعت یهود نیز وجود دارد، و موارد آن بسیار بیشتر از اسلام است. اما باید دانست که در شریعت اسلام، شخص زانی - هرچند زنای محصنه باشد - لازم نیست به حاکم شرع مراجعه کند، و توبه او بین خود و خدا قبول است. و ثبوت زنا نزد حاکم یا باید به گواهی چهار نفر عادل باشد که به دیدن زنا "کالمیل فی المکحلة ؛ مانند داخل شدن میل در سرمه دان" شهادت دهند - و شهادت از روی قرائن و شواهد هرچند یقینی باشد کفایت نمی کند؛ و شهادت با این شروط بسیار کم اتفاق میافتد - و یا به چهار مرتبه اقرار زانی در حال اختیار و عدم حبس و به دور از تهدید و