استعداد خطا و لغزش را دارند، نه این که همگی بالفعل خطا کارند. بنابراین ممکن است بعضی از آنان - مانند پیامبران و امامان (ع) - به دلایلی از خطا و لغزش مصون باشند. و مفاد آیه شریفه: (قل انما انا بشر مثلکم یوحی الی...) ؛سوره کهف (18)، آیه 110. "[ای پیامبر به آنان ] بگو من انسانی هستم مثل شما [با این تفاوت که ] به من وحی میشود" این است که پیامبر(ص) از جهات بشری و ظاهری مانند دیگران است، ولی امتیاز او این است که به او وحی میشود و به دیگران وحی نمی شود. روشن است که تحمل وحی که جز با ارتباط عمیق روح با مبدأ نظام آفرینش و ملک مقرب امکان پذیر نیست مقتضی اعتلاء روحی و روحانی و جهت باطنی پیامبر میباشد و این تفاوتی بس عظیم بین او و انسان های معمولی است.
و اسلام هیچ گاه مانند مسیحیت کنونی مردم را از خطاهایشان نمی ترساند تا از این راه متولیان دین را به واسطه گری بین آنان و خدا و فدا شدن برای گناهان آنان سوق دهد، بلکه همواره آن ها را به توبه و جبران خطاها و گناهان خود و تحصیل رضایت پروردگار تشویق و ترغیب میکند؛ چنان که ذیل حدیث فوق یادآور شده است: "بهترین خطا کاران کسانی هستند که زیاد توبه میکنند".
و از طرفی بزرگ ترین ویژگی و کمال پیامبر اسلام (ص) عبودیت و بندگی کامل آن حضرت در مقابل خداوند است.
2 - در اسلام، خداوند و پیامبران و اولیای الهی و بندگان خالص و مقرب او هر کدام در مرتبه خود دارای قداست و احترام خاصی میباشند. و عصمت پیامبران و امامان (ع) هیچ ربطی به فقیه که یک فرد جایز الخطاء است و به ولایت فقیه به معنای صحیح و مورد قبول آن ندارد. و عصمت پیامبران و امامان (ع) با دلیل متقن در جای خود ثابت شده است. اگر آنان در حوزه رسالت و امامت از گناه و خطا معصوم نباشند هیچ وجهی برای پیروی تام و تمام از آنان - آن گونه که قرآن کریم صریحا دلالت بر آن