صفحه ۴۵۳

زن دفاع کرده، ولی نمی دانم چرا خیلی بیشتر به مردها حق داده است. مثلا در آیه 15 سوره نساء آمده است: "زنانی که عمل ناشایستی کنند اگر چهار نفر شهادت دهند که درست است باید آن ها را در خانه نگه دارید تا عمرشان به پایان رسد، یا خدا راهی برای آنان مقرر فرماید".

سؤالم این است که چرا زن در مورد مرد حق چنین کاری را ندارد؟ یا در مورد کتک زدن خانم ها چرا زن نمی تواند مرد را بزند؟ یا این که زن نمی تواند در مورد چیزی شهادت بدهد، ولی یک مرد می‎تواند؟

جواب: پاسخ تفصیلی شما در این مختصر نمی گنجد، ولی به طور اجمال نکته هایی را یادآور می‎شوم:

1 - سقوط مقام زن در دوران جاهلیت و محرومیت او از بسیاری از حقوق اجتماعی انسانی قابل انکار نیست. زنده به گور کردن دختران و محرومیت زنان از حق مالکیت و حق ازدواج و امثال آن ها از مسلمات تاریخ است. اسلام در آن شرایط نمی توانست یک دفعه آن فرهنگ منحط را عوض کند، بلکه به تدریج به مبارزه با آن برخاست و سرانجام حقوق پایمال شده زیادی را برای زنان تأمین نمود.

2 - ویژگی های جسمی و روحی زن و مرد نیز قابل انکار نیست. هر کدام دارای برجستگی هایی در خلقت می‎باشند. در زن ها نوعا ظرافت جسم و روح و نیروی عاطفه و احساس و میل به زیبایی و هنر و تربیت اولاد بیش از مردهاست. و در مردها معمولا مقاومت و تدبیر و میل به کارهای سخت و شجاعت و تحمل سختی ها بیش از زن هاست. تقسیم مسئولیت های اجتماعی بین زن و مرد نیز متناسب با همین ویژگی ها می‎باشد، و جامعه و حیات انسانی در نیل به اهداف و سعادت خویش به هردو جنبه نیاز دارد.

3 - عدالت اجتماعی در مورد مرد و زن به مساوات آنان در همه جهات نیست، زیرا زن و مرد در تمام جهات خلقت بدنی و روحی مساوی نیستند تا در همه مسئولیت ها و تکالیف نیز مساوی باشند؛ بلکه به این است که به هر کدام مطابق ظرفیت و توان جسمی و روحی و استحقاق طبیعی خود تکلیف و مسئولیت داده شود.

ناوبری کتاب