فاعل بکم ؟ قالوا: خیرا، اخ کریم و ابن اخ کریم. قال: اذهبوا فانتم الطلقاء فعفا عنهم"؛همان، ص 252. "ای گروه قریش ! فکر میکنید با شما چه کنم ؟ عرضه داشتند: به خوبی برخورد میکنی، تو برادر خوبان و پسر برادر خوبان هستی. فرمود: بروید که شما آزاد هستید. [راوی میگوید:] حضرت از آنان گذشت کرد". با این که همگی آنان اسیر و در اختیار حضرت بودند، و با این که آنان در جنگ های بسیاری علیه مسلمانان شرکت کرده بودند و بسیاری از آنان تشکل و روابط محرمانه خود را بر هم نزدند و منتظر فرصت برای ضربه زدن به پیامبر بودند.
عقل حکم میکند که انسان در برابر دشمن مهاجم دفاع و مقاومت کند و با او بجنگد، ولی پس از پیروزی بر دشمن باید با عفو و گذشت برخورد نمود و از انتقام جویی پرهیز کرد.
8 - در غزوه حنین پس از پیروزی بر قبیله هوازن، آنان از پیامبراکرم (ص) تقاضا نمودند تا اسیرانشان را مسترد نماید و حضرت تقاضای آنان را پذیرفت. مالک بن عوف - رئیس قبیله هوازن - که به دستور او یک لشکر سی هزار نفری به جنگ پیامبر آمده بود پس از شکست به طائف فرار کرد؛ پیامبر(ص) سراغ او را از هوازن گرفت و فرمود: به او بگویید اگر پیش من بیاید و مسلمان شود تمام اهل و مال او را - که به غنیمت گرفته ام - به او باز میگردانم. خبر به او رسید و او آمد و پیامبر به قول خویش عمل نمود و حتی صد شتر نیز به او هدیه داد. او مسلمان خوبی شد و در فتح قادسیه و دمشق در زمان عمر به شهادت رسید.السیرة النبویة، ابن هشام، ج 4، ص 133؛ سیره زینی دحلان، حاشیه سیره حلبی، ج 2، ص 306.
در موارد فوق شرح صدر پیامبر(ص) و دوری او از خصلت انتقام جویی به خوبی در سیره آن حضرت نمایان است.
9 - در سیره حکومتی حضرت امیر(ع) نیز موارد زیادی از رفق و مدارا و برخورد