صفحه ۳۹۸

متکفل قتل او قرار دهید؛ ولی حضرت در پاسخ فرمودند: "...بل نترفق به و نحسن صحبته ما بقی معنا"؛السیرة النبویة، ابن هشام، ج 3، ص 305؛ مجمع البیان، ج 10، ص 442، ذیل آیه 18 از سوره منافقون. "[قتل او لازم نیست ] بلکه او را از جمع خود جدا می‎کنیم و تا زمانی که او با ما هست با او به نیکی برخورد می‎کنیم".

5 - حاطب بن ابی بلتعة هنگام مهیا شدن رسول خدا(ص) برای فتح مکه قصد داشت اسرار نظامی مسلمانان را به مکه بفرستد، که پیامبر از طریق وحی بر کار او مطلع شد؛ با این که گناه او گناه بزرگی بود و مستحق اعدام بود، ولی حضرت به خاطر سابقه بدری بودن وی از گناه او گذشت نمود.

6 - سیره پیامبراکرم (ص) پس از فتح مکه با امثال ابوسفیان و اهل او با آن دشمنی های آشکاری که نسبت به اسلام و مسلمانان داشتند (ألد الاعداء) و آتش جنگ های بسیاری را روشن نمودند؛ ولی پیامبر آن ها را عفو نمود و خانه ابوسفیان را مأمن و پناهگاه دیگران قرار داد و فرمود: "من دخل دار ابی سفیان و هی باعلی مکة فهو آمن".مجمع البیان، ج 10، ص 471. و این در حالی بود که ابوسفیان کارشکنی های خود را رها نکرد و به صورت محرمانه ادامه می‎داد. زن او (هند) نیز با آن همه آزار که بر پیامبر(ص) وارد نمود و در جنگ احد جنازه شهدا و به خصوص حمزه (ع) را مثله کرده بود ولی پس از پیروزی پیامبر در مکه به ظاهر اسلام آورد و از پیامبر عذرخواهی نمود و دو بچه گوسفند به پیامبر هدیه کرد و آن حضرت برای زیادشدن گوسفندان او دعا کردند و دعای حضرت مستجاب شد.السیرة النبویة، ابن هشام، ج 4، ص 46؛ الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 245. و حتی وحشی غلام ابوسفیان و هند با آن که قاتل حمزه بود و به طائف فرار کرده بود، هنگامی که با دسته ای از بستگانش بر پیامبر وارد و مسلمان شد، پیامبر(ص) متعرض او نشدند.الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 251.

7 - آن حضرت پس از فتح مکه به قریش اعلام نمود: "یا معشر قریش ! ماترون أنی

ناوبری کتاب