صفحه ۳۹۵

لیس بفظ و لاغلیظ و لاسخاب، و لامتزین بالفحش و لا قول الخناء. و أنا اشهد ان لا اله الا الله و انک رسول الله (ص)، و هذا مالی فاحکم فیه بما أنزل الله، و کان الیهودی کثیر المال"؛بحارالانوار، ج 16، ص 216، ح 5. "پیامبر اکرم (ص) به مردی یهودی مقداری پول بدهکار بودند، آن مرد پول خود را از پیامبر(ص) درخواست نمود، آن حضرت در پاسخ فرمودند: [در حال حاضر] پول ندارم که طلب شما را پرداخت کنم. یهودی گفت: تا طلب مرا ندهی رهایت نمی کنم [و حدود یک شبانه روز به پیامبر اجازه حرکت نداد]. پیامبر(ص) در حالی نمازهای ظهر، عصر، مغرب، عشا و صبح را فرادا در کنار مرد یهودی خواندند که اصحاب منتظر و نگران به حضور حضرت رسیدند و آن مرد یهودی را تهدید کرده و به او وعده عذاب دادند، پیامبر نگاهی به اصحاب کرده و فرمودند: شما از چه چیزی نگران هستید؟ با تعجب عرضه داشتند: یک مرد یهودی شما را حبس کرده است ! پیامبر(ص) فرمودند: "خداوند مرا مبعوث نکرده برای این که ظلم کنم، به هرکس که باشد، اهل کتاب باشد، کافر ذمی یا غیر ذمی". به هرحال وقتی آفتاب بالا آمد یهودی شهادتین را گفته (و مسلمان شد) و گفت: "بخشی از اموالم را در راه خدا بخشیدم، به خدا قسم این کار را نکردم مگر به خاطر این که شما را آزمایش کنم و ببینم آیا صفاتی که در مورد شما در تورات آمده در شما می‎یابم ؟ من در تورات خوانده ام که محمد بن عبدالله در مکه متولد می‎شود به شهری پاکیزه (مدینه) هجرت خواهد کرد، وی تندخو و دلسنگ نیست، بر سر شما فریاد نمی زند و سخن خود را با فحاشی آمیخته نمی کند. و من شهادت به یگانگی خدا داده و شهادت می‎دهم که شما پیامبر خدایی. این کل اموال من در اختیار شما، در مورد آن حکم خدا را جاری کن". امیرالمؤمنین (ع) در پایان این روایت می‎فرماید: "در حالی مرد یهودی اموال خود را در اختیار پیامبر(ص) گذاشت که اموال زیادی در اختیار داشت".

2 - عفو پیامبراکرم (ص) نسبت به زن یهودی که قصد داشت با گوشت مسموم

ناوبری کتاب