جمله: "و لانقاتلکم حتی تقاتلوا" به معنای دادن امنیت اجتماعی به آنان است تا زمانی که سلاح به دست نگیرند. همچنین از حدیث بالا آزادی بیان و مخالفت با حاکم در ملا عام به خوبی نمایان میشود؛ در حالی که حضرت - نه در آن حال و نه پس از آن - هیچ گونه تعرضی نسبت به آنان ننمود.
نهم: حق پرده پوشی بر عیوب مردم و برائت آنان؛ حاکمیت وظیفه دارد عیوب همه ملت اعم از موافق و مخالف را - که نمایان نیست - ظاهر نسازد، و آنان را از عیوب مبرا و بی گناه بداند. در نامه حضرت امیر(ع) به مالک میخوانیم: "فان فی الناس عیوبا، الوالی احق من سترها، فلاتکشفن عما غاب عنک منها، فانما علیک تطهیر ما ظهر لک، و الله یحکم علی ما غاب عنک، فاستر العورة ما استطعت..."؛نهج البلاغه، نامه 53. "[ای مالک ] همانا مردم عیوبی دارند که حاکم برای پوشاندن آن ها از همه سزاوارتر است، پس درصدد مباش عیب پنهانی آنان را ظاهر نمایی، همانا تو باید عیوبی از مردم که برای تو ظاهر شده است را اصلاح کنی، و آنچه از تو مخفی است خدا در باره آن حکم میکند".
دهم: حق عفو و گذشت نسبت به لغزش ها؛ این حق نسبت به موافق و مخالف سیاسی یکسان است. خدای متعال در خطاب به پیامبراکرم (ص) میفرماید: (خذ العفو وأمر بالعرف و أعرض عن الجاهلین) ؛سوره اعراف (7)، آیه 199. "[ای رسول ] عفو و گذشت را پیشه کن و به آنچه پسندیده است امر کن و از جاهلین اعراض نما". و نیز میفرماید: (و انک لعلی خلق عظیم) ؛سوره قلم (68)، آیه 4. "همانا تو [ای رسول ] دارای خلق عظیم و بزرگی هستی".
و در جای دیگر میفرماید: (و لاتستوی الحسنة و لاالسیئة ادفع بالتی هی احسن فاذا الذی بینک و بینه عداوة کأنه ولی حمیم ) ؛سوره فصلت (41)، آیه 34. "خصلت خوب با خصلت بد یکسان نیست، و تو با بهترین خصلت (با بدی) مقابله کن تا آن که با تو دشمنی دارد همچون دوست صمیمی گردد".