الف - حق آزادی بیان در راستای اصلاح برنامه های سیاسی حاکمیت و نصیحت حاکمان.
ب - حق آزادی بیان در راستای اصلاح ساختار سیاسی نظام.
ج - حق آزادی بیان در راستای تغییر نظام سیاسی.
در "نهج البلاغه" آمده است: "ایها الناس ان لی علیکم حقا، و لکم علی حق؛ فاما حقکم علی فالنصیحة لکم و توفیر فیئکم علیکم... و اما حقی علیکم فالوفاء بالبیعة و النصیحة فی المشهد و المغیب..."؛همان، خطبه 34. "ای مردم همانا من بر شما حقی دارم و شما نیز بر من حقی دارید. اما حق شما بر من این است که ناصح و خیر خواه شما باشم و سرمایه و بیت المال شما را افزایش دهم. و حق من بر شما وفای به بیعت خود با من و نصیحت نمودن من در حضور و غیاب است".
"نصیحت" یعنی تذکر معایب و نواقص و ارائه راهکار برای اصلاح آن ها؛ "نصیحت در مشهد" یعنی حق تذکر و انتقاد رو در رو و در حضور حاکم یا حاکمان، و "نصیحت در مغیب" یعنی دفاع در برابر تهاجمات بیجا و بی اساس و همچنین تذکر در غیاب حاکم، نظیر آنچه متداول است که در روزنامه ها یا مجالس سخنرانی یا تظاهرات آرام، نظریات و خواسته ها و نقص ها و راه اصلاح امور بیان میشود.
و نیز آن حضرت در خطبه 216 "نهج البلاغه" میفرماید: "فلاتکفوا عن مقالة بحق او مشورة بعدل، فانی لست فی نفسی بفوق أن أخطی و لا آمن ذلک من فعلی الا ان یکفی الله من نفسی ما هو املک به منی"؛ "پس، از کلام حق و مشورت عادلانه خود با من دریغ نکنید؛ زیرا من بخودی خود بالاتر از این نیستم که خطا کنم و از خطا در کارم ایمن نیستم، مگر این که خداوند که بر کارم سلطه بیشتری دارد مرا کفایت و حفظ نماید".
گفتار حق و دادن مشورت عادلانه به حاکمیت شامل گفتار موافق و مخالف