صفحه ۳۸۱

حقوق و تکالیف اجتماعی زن و مرد که منشاء آن تفاوت در خلقت و استعدادهای طبیعی آن ها می‎باشد. در این دسته از حقوق، مقتضای عدالت در تشریع تساوی در حقوق و تکالیف نیست؛ بلکه مقتضای آن، دادن و اعطای هر حقی به ذی حق می‎باشد. و تساوی در بعضی از این گونه موارد عین ظلم و برخلاف عدالت خواهد بود، مانند: تشریع حکم جهاد و عاقله و تأمین نفقه و مانند این ها بر زنان مانند مردان؛ یعنی اگر احکام جهاد، عاقله و نفقه و امثال این ها بر زنان نیز واجب شده بود، تحمیلی بود بر آنان، که ضعف بدنی و ظرافت جسم و روح آنان نادیده گرفته می‎شد.

اما باید توجه شود که عرصه ارزش معنوی ربطی به عرصه حقوق ندارد. در این عرصه ملاک ارزش هر فردی در اسلام، تلاش او در علم و عمل و تحصیل اخلاق حسنه است که از آن ها به "تقوا" و "قرب به خداوند" تعبیر می‎شود. در قرآن مجید می‎خوانیم: (یا أیها الناس انا خلقناکم من ذکر و أنثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان أکرمکم عند الله اتقاکم) ؛سوره حجرات (49)، آیه 13. "ای مردم ! ما شما را از یک مرد و یک زن آفریدیم و در قالب و شکل ملت ها و قبیله ها قرارتان دادیم تا از یکدیگر متمایز و شناخته شوید [نه این که این تمایزها ارزشی داشته باشند بلکه ] همانا ارزشمندترین شما پیش خداوند با تقواترین شما می‎باشد".

باید توجه داشت که در عرصه حقوق - اعم از طبیعی و اجتماعی - ارزش معنوی فرد برای او حق بیشتری در طبیعت یا در جامعه و در برابر قوانین آن ایجاد نمی کند، و از این جهت نوعی تساوی در افراد وجود دارد. در نامه حضرت امیر(ع) به مالک اشتر آمده است: "فانهم صنفان: اما أخ لک فی الدین، أو نظیر لک فی الخلق"؛نهج البلاغه، نامه 53. "[ای مالک !] پس به درستی که مردم دو دسته اند: یا با تو هم کیش هستند و یا هم نوع تو می‎باشند". مقصود حضرت این است که اختلاف مردم در مذهب و در ارزش های معنوی نباید موجب تبعیض در حقوق طبیعی و اجتماعی آنان شود.

ناوبری کتاب