آنان صادر نمی شود. و خداوند که وجود غیرمتناهی است به اطاعت و عبادت کسی نیاز ندارد، زیرا وجود غیرمتناهی نقصی ندارد تا به خاطر تکمیل آن محتاج به عبادت و کمک دیگران باشد.
پس خداوند که کمال مطلق و فیاض علی الاطلاق است، هر چه از سوی او امکان وجود داشته باشد مشمول فیض او خواهد بود و هستی را از ناحیه وی دریافت میکند؛ زیرا اگر آن را خلق نکند یا به دلیل جهل خداوند است یا عجز او و یا بخل او، و خدا از همه صفات نقص مبرا است.
بالاخره به مقتضای فیاضیت خدا هر ممکن الوجودی مشمول فیض وجود از سوی او میگردد و وجود عین کمال است، منتها بعضی از مخلوقات مانند انسان و جن در ابتدای خلقت خود دارای وجودی ناقص و فاقد کمال نهایی و ممکن خود میباشند و با عبادت و پرستش خداوند به تدریج به کمال لایق خود میرسند، اما ملائکه - که غیر مادی هستند - از همان ابتدا واجد کمال ممکن خود میباشند و کمال تدریجی و تکامل درباره آن ها امکان ندارد.
رابطه قدرت نامتناهی خداوند با افعال اختیاری انسان
(سؤال) با توجه به این که خداوند خالق هر چیز میباشد، و هر حادثه ای در عالم هستی بدون اراده و خواست او به وجود نمی آید، و قرآن نیز در آیاتی همین حقیقت را اعلام میدارد، از جمله: (قل کل من عندالله) سوره نساء (4)، آیه 78.، (هو خالق کل شئ) سوره انعام (6)، آیه 102. پس چرا "بدی" که آفریده خودش میباشد برای آن، عذاب معین کرده است ؟ و اگر آفرینش او نیست، آیا قدرت آفرینش تقسیم شده است ؟
از طرف دیگر آیاتی هست که ظاهر آن ها این است خواست خداوند است که بعضی مؤمن و بعضی کافر و بعضی ظالم و بعضی گمراه باشند، پس با این حال عذاب جهنم برای چیست ؟