بدیهی است خداوند، انسان ها را فاعل مختار قرار داده است و هدایت و ضلالت آن ها را موکول به اراده و انتخاب خودشان نموده است و هیچ گاه کسی را به سوی هدایت یا ضلالت مجبور نمی کند، زیرا با فرض این که انسان فاعل مختار است و راهیابی او به سوی حقیقت هم بر این اساس مورد مشیت و اراده الهی است، اجبار کردن او بر هدایت نقض غرض و منافی با فرض دخالت اراده و اختیار او در فعل خود میباشد. و از این رو در آیه شریفه فوق کلمه (لو) که دلالت بر امتناع میکند ذکر گردیده و مشعر بر این است که هدایت تکوینی و جبری و حذف اراده و اختیار انسان با این که او فاعل مختار است، امری محال و تناقضی آشکار است، چون اراده ازلی خداوند بر این است که انسان ها با اختیار و اراده خود راه حق یا باطل را انتخاب نمایند. و شاید علت این که در صدر آیه شریفه فرموده است: حجت بالغه از آن خداوند است همین باشد که چون انسان ها فاعل مختار میباشند و هیچ جبری در کار نمی باشد، پس خداوند بر انسان ها حجت بالغه خواهد داشت.
خلقت فرشتگان و آدمیان
(سؤال) علت وجود فرشتگان چیست ؟ آیا فرشتگان خلق شده اند تا خدا را بپرستند و فرمان هایش را اطاعت کنند؟ مگر خدا را میتوان به طور کامل شکر گفت و یا اصلا خدا نیازی به این شکر گفتن ها و یا اطاعت ها دارد؟ و همین سؤال در مورد خلقت آدمیان وجود دارد که مقصد و مقصود خداوند از آن، چه بوده است ؟
جواب: ملائکه درجات و اقسامی دارند و همگی آن ها جلوه های وجود غیرمتناهی حق تعالی و لازمه ذاتی جود و رحمت و فیاضیت او و وسایط فیض الهی و اسباب نامریی کار خداوند در خلقت و تدبیر نظام آفرینش میباشند؛ و چون شهوت و غضب و اختیار ندارند اراده تشریعی هم که متعلق به افعال اختیاری است به کار آن ها تعلق نگرفته و قهرا سرکشی از تکالیف و احکام تشریعی حق تعالی هم نداشته و دائما در حال اطاعت از فرامین تکوینی خداوند میباشند و کوچک ترین تخلفی از