سیاسی مستقل مردمی امکان نداشته است. در نهضت مشروطه ملت ما توانست - با همه کارشکنی ها- گام بلندی در جهت از بین بردن استبداد مطلق و تأسیس حکومت های نسبتا مردمی بردارد. نقش روحانیون بیدار و آزادیخواه و روشنفکران متعهد در رشد فکری جوامع مذهبی قابل انکار نیست. متأسفانه این دو عامل تا زمان نهضت مشروطه در برابر قدرت طلبان انحصار گر ضعیف بود، ولی در اثر پیشرفت روابط جهانی در زمان مشروطه و بعد از آن تا اندازه ای این ضعف برطرف شد.
2 - شکست احزاب در کشور ما عوامل متعددی دارد - که باید مورد تحقیق قرار گیرد - و از جمله آن ها ساختار دو قشر مؤثر جامعه یعنی روحانیت و روشنفکران و رابطه ضعیف و احیانا متضاد آنان میباشد. روحانیت از پشتوانه قوی مردمی برخوردار بود ولی به دلیل بافت سنتی خود و عدم توجه به شرایط زمانی و مکانی جامعه هیچ گونه تشکل سیاسی را پذیرا نمی شد. روشنفکران نیز هرچند تا اندازه ای تشکل پذیر بودند ولی به دلیل جدایی از توده ها و فاصله عمیق موجود بین آنان و روحانیون نتوانستند تأثیر مثبتی در توده ها داشته باشند.
از طرف دیگر عملکرد منفی و غیر مردمی برخی احزاب سیاسی در گذشته و وابستگی آن ها به قدرت ها و سوء استفاده های متصدیان موجب شد تا مردم ما از احزاب و تشکیلات سیاسی تلقی منفی پیدا کنند.
رابطه حکومت دینی با کشورها
(سؤال) سیاست عمومی حکومت اسلامی در مقابل حکومت های همجوار و غیر آن، آیا سیاست جنگ، سب و شتم است یا سیاست مسالمت و حسن جوار و روابط دیپلماسی دولتی ؟
جواب: اگر سیاست و خط مشی حکومت های مجاور و غیر مجاور در مقابل حکومت اسلامی، سیاست صلح و مسالمت و دوستی مبتنی بر مراعات حقوق و عمل به میثاق های بین المللی باشد، قطعا سیاست حکومت اسلامی نیز سیاست صلح و دوستی و مراعات حقوق متقابل و عمل به میثاق ها و عهدنامه های بین المللی و حسن