اشکال من به قسمت دوم کلام مرحوم ابن فهد بود که فرموده بود: در این قبیل امور حتی در صورت تعین تشکیل حکومت، ترک آن، اولی میباشد.
ذکر مثال حفظ و صیانت بچه ناتوان توسط پدر و مادر برای بیان این مطلب است که اگر صاحب حقی از اعمال حق خود که مستلزم تأمین مصالح بچه ناتوان است امتناع کرد و این امتناع، مستلزم تضییع حقوق کثیره ای از طفل شد که مهمتر از حق پدر و مادر میباشد، نباید به این دلیل که پدر و مادر حق خود را اعمال نمی کنند، از حفظ و تأمین حقوق طفل خودداری نمود. و در موضوع مورد بحث، فرض مسأله جایی است که اگر فرضا مردم به هیچ نحو حاضر به استیفای حق خود در تشکیل حاکمیت عادلانه نشدند و در اثر آن، حقوق مهمه ای تضییع شود که از حق مردم مهمتر باشد، و هرج و مرج و ناامنی به وجود آمد، به نحوی که مستلزم قتل نفوس محترمه و هتک اعراض و نابودی اموال کثیره ای شد، در این صورت است که گفته شد: عقل و نقل حکم میکنند کسانی که توان تشکیل حکومت دارند - با ترتیب مذکور - باید به مقدار ضرورت، متصدی آن بشوند، هرچند مردم صاحب حق راضی نباشند. بلی اگر مردم، شکل خاصی از حکومت را خواستند که با حکومتی که مثلا فقیه عادل پیشنهاد میکند، یا متصدی آن میباشد تفاوت دارد و مردم گفتند: با این شکل از حکومت، حقوق محترمه مردم بهتر حفظ و تأمین میشود، و فقیه متصدی یا غیر متصدی نوع دیگر را حافظ و تأمین کننده حقوق مردم دانست، در این صورت، فقیه شرعا نمی تواند مردم را ملزم به عمل نماید. ولی این صورت، از فرض مورد سؤال خارج است.
حدود جهاد دفاعی
(سؤال) آیا حاکم اسلامی میتواند و حق دارد جهاد دفاعی ضد کافر حربی را تحریم نماید؟
جواب: جهاد دفاعی یک واجب عقلی است که نقل نیز آن را تأیید کرده است؛ و