صفحه ۲۹۲

و اما درباره وظیفه مردم به طور کلی باید گفت: چنانچه آنان از روی شناخت و آگاهی حاکمیت را صالح می‎دانند طبعا باید از آن حمایت کنند و در تقویت آن بکوشند، و در عین حال حق انتقاد و نصیحت و نهی از منکر را برای خود و مخالفان محفوظ بدانند. و اگر به نظر آنان حکومت صالح نیست و گروه منتقد و خواسته ها و مطالبات آنان در راستای عدل و حق و مصلحت می‎باشد، در این صورت حق و تکلیف مردم نسبت به حاکمیت ناصالح که از اصول و موازین حق و عدل منحرف شده است و استبداد و استثمار و تضییع حقوق را شیوه خود قرار داده، این است که با حفظ و مراعات مراتب امر به معروف و نهی از منکر و به حسب مقتضیات و شرایط برای احقاق حقوق خود پافشاری نمایند.

در کتاب "دراسات" این مسأله و درجات پافشاری مردم تا برسد به درجه قیام مسلحانه، به طور مشروح با استفاده از آیات و روایات معصومین (ع) ضمن یازده دلیل بیان شده است.دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیة، ج 1، ص 593 به بعد.

و وظیفه مردم نسبت به گروه منتقد که آن ها را حق و صالح می‎دانند این است که از آنان حمایت کرده تا بتوانند به وظایف شرعی خود عمل نمایند. این وظیفه از ادله یاد شده به خوبی استفاده می‎شود. مردم هم حق دارند و هم وظیفه که برای نیل به مطالبات شرعی و ملی خود از هر فرد یا جناحی که آنان را در نیل به حقوقشان و ادای تکالیفشان یاری می‎کند، حمایت نمایند.

حدود آزادی سیاسی

(سؤال) 1 - آیا برای آزادی سیاسی چهارچوب خاصی در نظر هست ؟

2 - با این که اکثر حاکمیت ها در طول تاریخ در جوامع مختلف باطل و ناحق بوده اند، سابقه ندارد هیچ حاکمیتی خود را ظالم و نامشروع دانسته باشد. ملاک و ضابطه "مشروعیت دینی حاکمیت" چیست ؟ با چه معیارهایی حاکمیتی شرعا "نامشروع" محسوب می‎شود؟

ناوبری کتاب