صفحه ۲۰۰

است که این گونه علم و آگاهی مخصوص خداوند متعال است که مبدأ نظام تکوین و آفرینش جهان است و نیز مبدأ نظام تشریع و قانون گذاری می‎باشد و بهترین ناظر و پشتوانه عملی است که با نظارت در پنهان و آشکار انسان ها و وعده و وعید آن ها به ثواب و عقاب محکم ترین ضامن اجرای اصول اخلاق خواهد بود. از این رو تعالیم اخلاقی شرع، به ویژه اسلام که خاتم شرایع است، کامل ترین تعالیم است.

البته مخفی و قابل انکار نیست که بسیاری از اصول اخلاقی، بدیهی و فطری و در نتیجه همگانی است؛ و از این رو اگر به فرض بین این قبیل از امور اخلاقی با ظاهر بعضی از متون دینی به گونه ای ناسازگاری و تعارض مشاهده شد، حتما ظاهر آن متن که به نظر بدوی با امر فطری و بدیهی اخلاقی ناهماهنگ است مراد نبوده است؛ چنان که اگر یک اصل اخلاقی، اساس منطقی و عقلی روشن و غیر قابل انکار نداشت و یک متن دینی مسلم (هم از نظر سند و هم از نظر دلالت) مخالف آن اصل بود، آن متن نوعی تخطئه و هشدار به درک ناصحیح نسبت به آن اصل اخلاقی محسوب می‎شود.

به هرحال آنچه به آن اشاره شد با توجه به یکایک و همه آموزه های اخلاقی و تشخیص مصادیق اخلاق نیک و بد می‎باشد. چیزی که نباید از آن غفلت شود این است که اصول اخلاقی و احکام فرعی و فقهی تا زمانی که در مرحله نظر و پندار و گفتار و نوشتار قرار داشته و به عرصه کردار و رفتار درنیاید و فرد و جامعه به خصوص فرهیختگان و کارگردانان آن به خلعت آن آراسته نگردند، نه تنها مشکلی از فرد و اجتماع برطرف نگردیده بلکه مشکلات آن افزایش می‎یابد؛ و از این رو قرآن و سنت همواره بر عمل به دستورات الهی تأکید نموده و حتی راه کارهای عملی را نیز برای بپاداری اصول انسانی و اخلاقی و تکالیف شرعی به ویژه تحقق عدالت اجتماعی و ممانعت از ظلم و استبداد بیان داشته است؛ و به خصوص در امور مربوط به جامعه وظیفه عالمان و اندیشمندان را در این مسیر خطیرتر از دیگران شمرده است؛ همان طور که معلم اخلاق بشر و منادی و مجری عدالت، امیرالمؤمنین علی (ع)

ناوبری کتاب