الف - (و اورثنا القوم الذین کانوا یستضعفون مشارق الارض و مغاربها) ؛سوره اعراف (7)، آیه 137. "آن قومی را که پیوسته مستضعف بودند وارث مشرق ها و مغرب های زمین قرار دادیم". تصویر مشارق و مغارب که جمع است برای زمین با کرویت آن تناسب دارد، زیرا در این فرض است که در هر نقطه ای که خورشید غروب میکند در نقطه ای دیگر طلوع خواهد کرد. پس زمین دائما دارای مشارق و مغارب میباشد.البیان فی تفسیر القرآن، ص 75. ولی در "المیزان" گفته شده: مقصود از زمین در آیه فوق، زمین شام و فلسطین است که بنی اسرائیل پس از سال ها استضعاف، وارث آن شدند. و شاهد آن، جمله: (التی بارکنا فیها) است که بعد از کلمه (الارض) ذکر شده است. این تعبیر در قرآن در مورد سرزمین مقدس - که اطراف فلسطین است - و نیز در مورد "کعبه مبارکه" به کار رفته است.المیزان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 288. بنابر این آیه شریفه ربطی به کروی بودن زمین و حرکت آن ندارد.
ب - (رب السموات و الارض و ما بینهما و رب المشارق ) ؛سوره صافات (37)، آیه 5. "پروردگار آسمان ها و زمین و آنچه میان آن دو میباشد، و پروردگار مشرق ها". گفته شده: تصویر مشارق برای زمین تنها با کروی بودن آن تناسب دارد.البیان فی تفسیر القرآن، ص 75. ولکن دیگران گفته اند: مقصود از مشارق شاید مشارق زمین باشد که به حسب اختلاف فصول سال متعدد میباشد، پس مستلزم کروی بودن آن نمی باشد؛ و یا اشاره باشد به مشارق تمام کواکب و نجوم. و نکته عدم ذکر مغارب در این آیه، این است که چون آیات قبل اشاره به ملائکه وحی دارد قهرا طلوع وحی تناسب بیشتری با مشارق دارد.المیزان فی تفسیر القرآن، ج 17، ص 122.
ج - (فلا اقسم برب المشارق و المغارب انا لقادرون) ؛سوره معارج (70)، آیه 40. "قسم به پروردگار مشرق ها و مغرب ها که همانا ما تواناییم". گفته شده است در این آیه نیز برای زمین، مشارق و مغارب فرض شده است که طبعا با کروی بودن آن تناسب