صفحه ۱۸۷

البته باید توجه داشت که حد وسط در مورد هر شخص برحسب خصوصیات و شرایط او متفاوت است و مقدار معتدل هر چیزی نسبت به هر فرد تفاوت می‎یابد. از این رو می‎توان گفت مفاهیم ارزشی نظیر عدالت - که براساس نیازهای انسان جهت نیل به سعادت و کمال وضع شده - مفاهیمی نسبی تلقی می‎شوند؛ یعنی ممکن است یک حالت برای فردی عدالت باشد و برای دیگری نباشد.

اما عدالت در اخلاق بنابر آنچه بین اهل فن معروف است ملکه ای است در نفس انسان که شاخصه آن مراعات حد وسط بین افراط و تفریط در قوای ثلاثه: "عاقله"، "شهویه" و "غضبیه" می‎باشد. هرکدام از قوای مزبور ممکن است دارای سه حالت باشند: افراط، تفریط و تعادل. حد وسط در قوه عاقله "حکمت" است، و افراط آن "جربزه"، و تفریط آن "بلادت" است. حد وسط در قوه شهویه "عفت"، و افراط آن "شره"، و تفریط آن "خمود" می‎باشد. حد وسط در قوه غضبیه "شجاعت"، و افراط آن "تهور"، و تفریط آن "جبن و ترس" است. از اجتماع حد وسط در قوای سه گانه فوق "عدالت" محقق می‎شود. درحقیقت شاخصه عدالت در قوای مزبور به این است که انسان هر قوه ای را در محل مناسب خود قرار دهد که با نیاز و نیل به سعادت او متناسب باشد.

4 - عدالت در عرصه اجرای قانون؛ شاخصه عدالت در اجرای قانون، مساوات همه افراد و اقشار اعم از ضعیف و قوی در برابر قانون است. در این عرصه اگر قانون به طور مساوی اجرا نگردد جامعه آسیب می‎بیند؛ اگر مجری قانون بخواهد در این عرصه احقاق حق شود راهی جز تساوی همه افراد و اقشار در اجرای قانون - که باید مصداق "اعطاء کل ذی حق حقه" باشد - وجود ندارد.

5 - عدالت در عرصه مجازات؛ شاخصه عدالت جزایی در: "کیفر دادن جرایم و تناسب بین جرم و جزا" نهفته است.

نسبت جرایم با کیفرها نسبت علت و معلول می‎باشد؛ از این رو باید بین آن دو تناسب و سنخیت وجود داشته باشد. و بر این اساس (سنخیت بین علت و معلول) با

ناوبری کتاب