صحت و موافقت عمل، مستند به ملکه ای باشد که انسان را همواره به راه مستقیم شرع وادار نماید، عدالت محسوب نمی شود. البته این نظریه صحیح نیست، و عدالت همان اعتدال اعتقادی و عملی و پایداری در مسیر شرع میباشد. همان گونه که در علم اخلاق نیز عدالت تفسیر شده است به حالت تعادل در قوای غضبیه، شهویه و عاقله که حالتی است بین افراط و تفریط در قوای ذکر شده. و عدالت در امام جماعت و شاهد طلاق فرق نمی کند.
عدل الهی و عدل بشری
(سؤال) ضوابط شرعی "عدالت اجتماعی" و معیارهای دینی "ظلم" چیست ؟
جواب: "عدل" و "ظلم" دو مفهوم متقابل و متباین هستند. مفهوم عدالت در مورد خداوند با عدالت در مورد بشر متفاوت است.
عدل الهی در دو منظر ارزیابی میشود:
1 - عدل در تکوین.
2 - عدل در تشریع.
عدل الهی در نظام تکوین به معنای داشتن حقی بر خداوند نیست، بلکه به این معناست که هر موجودی هر درجه از وجود و یا کمال وجود را که استحقاق و امکان آن را دارد، دریافت میکند.
موجودات در نظام هستی از نظر قابلیت ها و امکان فیض گیری از مبدأ هستی با یکدیگر متفاوتند. ذات حق به هر موجودی آنچه را که برای او ممکن است و قابلیت آن را دارد از وجود و کمال وجود اعطا مینماید و امساک نمی کند. هیچ موجودی بر خدا حقی پیدا نمی کند که دادن آن حق، انجام وظیفه و ادای دین شمرده شود؛ زیرا موجودیت هر موجودی متقوم به حق تعالی است، و از خویش هویتی در برابر او ندارد. آنچه در خطبه 216 "نهج البلاغه" در رابطه با "حق" آمده است: "... لایجری لاحد الا جری علیه، و لایجری علیه الا جری له؛ و لو کان لاحد أن یجری له و لایجری علیه،