شد. بنابراین اصل عبادات و ارتباط با خداوند یک نیاز ثابت میباشد که عقل صائب به خودی خود و قطع نظر از دلیل نقلی و شرعی آن را در مییابد.
اما عقل شکل این ارتباط را نمی تواند به تنهایی ادراک کرده و ترسیم نماید زیرا اولا: چگونگی و شکل ارتباط با خداوند یک امر تجربی نیست که انسان ها با تجربه و عقل خود آن را کشف کنند، بلکه یک امر غیر تجربی است که باید از طرف خداوند معین و مقرر شود؛ همان طور که در قرآن کریم میفرماید: (واذکروه کما هداکم) ؛سوره بقره (2)، آیه 198. "او را چنان که او به شما آموخته و راهنمایی نموده یاد کنید".
و ثانیا: اگر نحوه عبادت بر عهده خود افراد گذاشته شود مستلزم هرج و مرج و پراکندگی فوق العاده ای خواهد شد که با شأن یک مکتب الهی و دائمی که بنایش بر نظم و تنظیم و سوق دادن از کثرت به وحدت و ایجاد توحید همگانی به سوی مبدأ واحد نظام هستی است، سازگار نمی باشد.
رابطه نظام فقهی با نظام قانون گذاری
(سؤال) حضرت عالی نظام فقهی - فتوایی که از صدر اسلام تاکنون بوده است را معتبر و مقرون به واقع میدانید یا نظام قانون گذاری رایج به سبک جدید که در قالب مجلس شورای اسلامی و خبرگان انجام میشود (که در ایران کمتر از یک قرن سابقه دارد)؟ مگر نه این است که حضرت عالی و سایر مراجع عظام فروعات را (چه مستحدثه یا غیر مستحدثه) با اصول کلی صادره از شارع تطبیق میدهید و احکام آن ها را استخراج میکنید، دیگر چه نیازی به وضع قوانین جدید و قدیم است ؟
جواب: طرح برنامه ریزی و قانون گذاری از سوی نهادهای کارشناس مردمی و آگاه به مسائل شرعی، در مواردی که تشخیص موضوعات احکام احتیاج به کارشناسی دارد، و یا مواردی که حکم ویژه ای درباره آن ها از طریق شرع نرسیده