صفحه ۱۷۶

خواست انسان ها باشد، این مطلب باطلی است: (و لئن اتبعت اهوائهم من بعد ما جأک من العلم انک اذا لمن الظالمین) ؛سوره بقره (2)، آیه 145. "همانا [ای پیامبر] اگر پس از این که علم و آگاهی [به حق ] پیدا کردی پیرو و تابع هواهای آنان باشی از ظالمین خواهی بود".

و اگر مقصود این است که باید واقعیات خارجی را آن گونه که هستند شناخت و سپس حکم آن ها را براساس ضوابط و اصول مقرره به دست آورد، این مطلب درستی است. زیرا احکام دین متعلق و مرتبط است با حقایق و واقعیات خارجی و در صورت تغییر آن ها درحقیقت موضوع احکام عوض می‎شود؛ و با تغییر موضوع، حکم نیز قطعا باید عوض شود، زیرا موضوع به منزله علت حکم است.

فلسفه دوام احکام عبادی

(سؤال) فقها می‎گویند: ظاهر ادله احکام عبادی اسلام در دوام و استمرار آن ها است. در این صورت آیا دوام و بقای یک حکم، قاعده بشری نیست که قابل نقد باشد؟ بشر عصر قدیم نیز تا هزاران سال تصور می‎کرد که خورشید دور زمین می‎گردد و زمین مسطح است (فرضیه بطلمیوس). آیا اگر کپرنیک و کپلر و گالیله دوام و بقای فرضیه مذکور را دلیل صحت آن قرار می‎دادند هیچ گاه می‎توانستند به کشف کروی بودن زمین و گردش آن به دور خورشید دست یابند؟ اگر نه، پس چرا چنین فرضیه مسأله داری ملاک ضروری بودن احکام اسلامی قرار می‎گیرد؟

جواب: اولا: هیچ فقیهی نگفته است دوام و بقای یک حکم دلیل صحت خود آن حکم است؛ زیرا واضح است که چنین استدلالی مستلزم دور باطل است. بلکه می‎گویند: ظاهر ادله احکام، دوام و بقای آن ها است.

ثانیا: قاعده بودن یک قاعده ملازم با بشری بودن آن قاعده یا دائمی بودن یا موقتی بودن آن نیست. ممکن است یک قاعده هم دائمی باشد و هم ساخته و پرداخت بشر نباشد، بلکه امری واقعی و نفس الامری باشد که عقل بشر آن را از متن نظام هستی

ناوبری کتاب