مقرر و فرموده اند: روایتی که مدلول آن با قرآن مخالف باشد باطل و زخرف است، یعنی به آن عمل نکنید؛همان، ص 109، باب 9، ح 12، 14، 15، 16 و 18. که در جای خود به تفصیل ذکر شده است.
اسلام و اقتصاد متمدن
(سؤال) این جانب دانشجویی هستم که به دلایلی علاقه مند به مسائل موجود در حوزه علوم اجتماعی و به ویژه اقتصاد هستم، و همواره سعی کرده ام به تبیین فاکتورهای اقتصادی جامعه ایران و چگونگی کارکرد آن، که موجبات باز تولید عقب ماندگی و عدم پیشرفت کشور را فراهم آورده است، بپردازم. این جانب به ابهامی برخورده ام که متأسفانه به پاسخی دست نیافته ام. اینک با فهرست کردن این مطالب در قالب پرسش های زیر تقاضا دارم در حد امکان پاسخ هایی برای بنده حقیر ارسال نمایید.
1 - نخست این که با توجه به پیچیدگی معادلات در دنیای امروز و اهمیت ویژه اقتصاد در آن و با توجه به واقعیت های موجود در جامعه ما، آیا اساسا میتوان اسلام را صاحب "سیستم" اقتصادی خاص دانست که دارای فصل های متمایز مشخص با سایر سیستم های اقتصادی دیگر در دنیای امروز باشد؟
2 - الف: اگر پاسخ سؤال نخست را مثبت میدانید آنگاه این سیستم دارای چه شاخصه های پررنگ و مشخصی خواهد بود که بتوان با به کار بستن راهکارهای خاص، و تأثیر و تأثرات متقابل در دنیای امروز، به کار بستن مرحله میانجی میان تئوری و عینیت های اقتصادی موجود در لایه های درونی جامعه ایران (پراکسیس) پیوندی عملی میان این تئوری و مرحله اجرایی آن برقرار کرد؟
ب: در صورتی که پاسخ را منفی میدانید آنگاه تکلیف جامعیت دین اسلام چه خواهد شد؟ و دیگر این که در این صورت رابطه میان حیطه اقتصادی جامعه و دین چه خواهد شد؟
با عنایت به این مطلب که دین مبین حداقل در دنیای امروز قابلیت پی ریزی تئوری های سیاسی مستقل را داشته، اما متأسفانه در زمینه اقتصاد اسلامی عملا کار چندانی صورت نگرفته و کارهای