و از آن جمله: عرضه نمودن آن ها به محکمات قرآن و قطعیات عقل میباشد؛ و لذا قرآن کریم سوره نحل (16)، آیه 43. و معصومین (ع)ر.ک : الکافی، ج 1، ص 50، 210. به مراجعه به علمای حقیقی و به اصطلاح اهل الذکر ترغیب فرموده اند.
اختلاف در فهم متون دینی مانند: قرآن و روایات یک امر طبیعی است که در مجموع موجب رشد و شکوفایی علوم دینی میباشد، و فهم هرکس اگر از روی اجتهاد صحیح و متکی بر قواعد فنی مربوطه باشد، برای خودش حجت است. و این اختلاف نظر در سایر علوم هم دیده میشود، که هم لازمه تفاوت ساختار خلقت افراد است و هم مفید.
و اما عقل نیز اگر مسیر قطعی خود را در فهم مطالب طی نماید و از مغالطه و راه های غیر منطقی و غیر منضبط بگریزد و با عقول دیگر مشارکت و از آنان امداد بجوید و به نور شرع منور گردد، اکثر مواقع در نتیجه گیری و برداشت خود صائب خواهد بود. البته به لحاظ ذهنیت های مختلف افراد چه بسا عقل آن ها نتیجه های گوناگون در زمینه های متفاوت میگیرد که در عمل به برداشت های خود معذور و مأجور میباشند.
و به هر صورت فهم صائب یکی بیش نیست که باید برای نیل به آن، جهد و تلاش وافر نمود و از فهم و عقول دیگران نیز استمداد کرد؛ و درحقیقت، عقل جمعی بیشتر از عقل فردی صائب خواهد بود.
از این رو با همین ابزار خدادادی یعنی عقل، از منابع موجود در دست، احکام و دستورات و معارف بلندی در طول تاریخ اسلام استنتاج گردیده است که قابل تقدیر و تحسین است؛ و با داشتن چنین منابعی، دیگر نیازی به پیامبر جدید نخواهد بود.
البته لایه های دیگری از معارف در بطن متون دینی نهفته است که به مرور زمان و قوی تر شدن عقول و افکار، آشکارتر میگردد؛ چنان که روایات معتبری دال بر این معناست.