اختلاف ها برطرف و یا اقلا نظرها به یکدیگر نزدیک گردند؛ ولی تحمیل عقیده بر دیگران نه تنها جایز نیست بلکه معقول هم نمی باشد، زیرا هیچ گاه به وسیله زور برای کسی عقیده حاصل نمی گردد. و هرکس برای تحصیل عقاید تلاش و کوشش نموده و در این راه کوتاهی نکرده باشد و طبعا به مسائلی اعتقاد پیدا کرده باشد نزد خدا معذور است هرچند در برخی از مسائل دچار اشتباه شده باشد، و حقوق اجتماعی او باید محفوظ باشد و هیچ کس حق ندارد چنین کسی را به بهانه قبول نداشتن عقیده او مورد حمله قرار دهد یا به او اهانت کند یا او را تحقیر نماید و یا او را از حقوق اجتماعی محروم سازد.
در حدیثی وارد شده که امام صادق (ع) به عبدالعزیز قراطیسی فرمودند:
"ایمان ده درجه است همچون نردبان که پله پله بالا میروند، صاحب درجه دوم به صاحب درجه اول نگوید تو بر چیزی نیستی، و همین گونه تا پله و درجه دهم، آن که را از تو پایین تر است ساقط نکن که بالاتر از تو هم تو را ساقط مینماید، آن که را پایین تر است با رفق و مدارا بالا ببر و بر او تحمیل مکن آنچه را طاقت ندارد که او را میشکنی؛ و هرکس مؤمنی را بشکند باید جبران نماید".الکافی، ج 2، ص 44، ح 2.
و در حدیث صحیح، زراره میگوید به امام پنجم (ع) گفتم: ما شاغول میکشیم، هرکس با ما موافق بود با او همراهیم و هرکس با ما مخالف بود از او بیزاری میجوییم. حضرت فرمودند:
"گفتار خدا از گفتار تو راست تر است؛ پس کجایند مستضعفین از مردان و زنان ؟ و کجایند کسانی که عاقبت کارشان با خداست ؟ و کجایند کسانی که هم کار خوب دارند و هم کار بد؟ و کجایند اصحاب اعراف ؟ و کجایند مؤلفة القلوب".همان، ص 382، ح 3.
مقصود حضرت این است که با طبقه های مختلف جامعه مسلمین باید همراه بود،