بسیاری از تخلفات را باید نادیده گرفت و یا به یک تذکر دوستانه اکتفا نمود و برخی را باید در همان دادسرا حل و فصل نمود، دادگاه فقط برای جرم های بزرگ و مهم است.
7 - و در کلمات قصار "نهج البلاغه" میخوانیم: "اقیلوا ذوی المروءات عثراتهم، فما یعثرمنهم عاثر الا و یدالله بیده یرفعه"؛نهج البلاغه، حکمت 20. "از لغزش افراد دارای مروت و مردانگی گذشت کنید، زیرا هریک از آنان بلغزد دست خدا در دست اوست و او را بلند میکند".
انسان ها معصوم نیستند، و ممکن است انسان خوش سابقه و خدمتگزاری که مردم او را به خوبی میشناسند از باب اتفاق مرتکب خطایی گردد. چنین فردی مستحق عفو و گذشت است، و اگر (فرضا) حکومت برای قدرت نمایی و تحقیر او به او سخت گیری نماید او در نزد مردم مظلوم جلوه میکند و به ضرر حکومت تمام میشود.
8 - و باز در کلمات قصار "نهج البلاغه" میخوانیم: "أولی الناس بالعفو اقدرهم علی العقوبة"؛همان، حکمت 52. "سزاورترین مردم به گذشت، تواناترین آن ها بر عقوبت کردن است".
9 - و در "غرر و درر" از امیرالمؤمنین (ع) نقل شده: "رب ذنب مقدار العقوبة علیه اعلام المذنب به"؛غرر الحکم و درر الکلم، ج 4، ص 73، ح 5342. "بسا گناهی که مقدار عقوبت بر آن اعلام گناهکار است به آن".
یعنی در برخی گناه ها همین که محرمانه به طرف بفهمانی که ما از کار تو مطلع شدیم برای عقوبت او کافی است. ولی ما متأسفانه در هر اتهامی تا آبروی طرف را نریزیم و بارها او را به بازجویی و سپس به محاکمه نکشیم و او را از همه حقوق اجتماعی محروم نسازیم دست بردار نیستیم. این ها خشونت است و اسلام با چنین اعمالی مخالف است.