منی بارادة حتی آخذ الحق منهما و ازیح الباطل من مظلمتهما"؛نهج البلاغه، نامه 41. "به خدا سوگند اگر حسن و حسین این کار را کرده بودند هیچ هواخواهی و مسامحه از ناحیه من دریافت نمی کردند و در اراده من اثری نمی گذاردند تا آنگاه که حق را از آنان بستانم و باطل را از کار آنان زایل نمایم".
در این رابطه داستان های بسیاری از پیامبراکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع) نقل شده است که میفهمانند همه در برابر قوانین یکسانند و امتیازی در بین نیست.جهت آگاهی بیشتر رجوع شود به: مبانی فقهی حکومت اسلامی (ترجمه کتاب: "ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیة)"، ج 3، ص 299 - 307.
4 - اجرای تعزیرات
برای گناهانی که در کتاب و سنت حدودی مشخص تشریع نشده میتوان مجرم را تعزیر نمود. بدین گونه که او را به مقدار لازم و ضروری ادب کرد تا هم خود او ادب شود و هم دیگران عبرت بگیرند. چگونگی و مقدار تعزیر بسته به تشخیص و نظر حاکم جامع الشرایط است. و طبعا تفاوت در ماهیت گناه و زمان و مکان و اثر اجتماعی آن و خصوصیات و شرایط مجرم و جهاتی دیگر موجب تفاوت در تعزیر و مقدار آن میباشد. و هیچ گاه منظور از تعزیرات انتقام جویی نیست، بلکه هدف ادب شدن خود مجرم و جلوگیری از سرایت و شیوع گناه و برهم خوردن نظم اجتماعی و آلوده شدن محیط میباشد.
اگر جرم از قبیل تجاوز به حقوق افراد باشد گذشت از تعزیر صحیح نیست مگر با گذشت صاحب حق. ولی اگر از قبیل حق الناس نباشد حاکم شرع میتواند گذشت نماید و یا تخفیف دهد، تا مصلحت چه اقتضا کند. و اگر تعزیرات نهادینه شده و به صورت قانون درآمده باشد باز حاکم اسلامی واجد شرایط در مواردی که صلاح بداند و موجب تضییع حقوق دیگران یا جرأت مجرمین نگردد میتواند گذشت نماید و یا