صفحه ۱۳۶

منی بارادة حتی آخذ الحق منهما و ازیح الباطل من مظلمتهما"؛نهج البلاغه، نامه 41. "به خدا سوگند اگر حسن و حسین این کار را کرده بودند هیچ هواخواهی و مسامحه از ناحیه من دریافت نمی کردند و در اراده من اثری نمی گذاردند تا آنگاه که حق را از آنان بستانم و باطل را از کار آنان زایل نمایم".

در این رابطه داستان های بسیاری از پیامبراکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع) نقل شده است که می‎فهمانند همه در برابر قوانین یکسانند و امتیازی در بین نیست.جهت آگاهی بیشتر رجوع شود به: مبانی فقهی حکومت اسلامی (ترجمه کتاب: "ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیة)"، ج 3، ص 299 - 307.

4 - اجرای تعزیرات

برای گناهانی که در کتاب و سنت حدودی مشخص تشریع نشده می‎توان مجرم را تعزیر نمود. بدین گونه که او را به مقدار لازم و ضروری ادب کرد تا هم خود او ادب شود و هم دیگران عبرت بگیرند. چگونگی و مقدار تعزیر بسته به تشخیص و نظر حاکم جامع الشرایط است. و طبعا تفاوت در ماهیت گناه و زمان و مکان و اثر اجتماعی آن و خصوصیات و شرایط مجرم و جهاتی دیگر موجب تفاوت در تعزیر و مقدار آن می‎باشد. و هیچ گاه منظور از تعزیرات انتقام جویی نیست، بلکه هدف ادب شدن خود مجرم و جلوگیری از سرایت و شیوع گناه و برهم خوردن نظم اجتماعی و آلوده شدن محیط می‎باشد.

اگر جرم از قبیل تجاوز به حقوق افراد باشد گذشت از تعزیر صحیح نیست مگر با گذشت صاحب حق. ولی اگر از قبیل حق الناس نباشد حاکم شرع می‎تواند گذشت نماید و یا تخفیف دهد، تا مصلحت چه اقتضا کند. و اگر تعزیرات نهادینه شده و به صورت قانون درآمده باشد باز حاکم اسلامی واجد شرایط در مواردی که صلاح بداند و موجب تضییع حقوق دیگران یا جرأت مجرمین نگردد می‎تواند گذشت نماید و یا

ناوبری کتاب