صفحه ۱۰۲

کند. حال سؤال این است که نظر شما در مورد این موضوع چیست ؟ و من شما را به خاطر روشن تر بودن فکری انتخاب کردم که از شما سؤال می‎کنم.

جواب: تفصیل در نامه نمی گنجد. اجمالا این که: هر یک از ادیان یهودیت و مسیحیت و زرتشتی در زمانی دین حق بوده اند ولی دین مقدس اسلام ناسخ ادیان سابقه می‎باشد، و عدول از آن صحیح نیست. مثل ادیان الهی مثل کلاس های دانشگاهی است، و دین اسلام همچون کلاس و ترم آخر است که شخص یک نحو استقلال علمی پیدا کرده است و دیگر نیاز به استاد جدید ندارد و با عقل کامل شده خود می‎تواند مشکلات را براساس آخرین و کامل ترین رهنمودها و احکام دین آسمانی حل نماید. برای ثبوت حقانیت دین اسلام می‎توانید به کتاب "از آغاز تا انجام در گفتگوی دو دانشجو" نوشته این جانب مراجعه فرمایید. البته تبدیل دین به نحو اطلاق، حکم اعدام ندارد؛ بلکه اگر حقانیت دین اسلام برای کسی ثابت شده باشد و از روی عناد و لجاجت با حق، اسلام را انکار کند و دین دیگری قبول کند، مرتد شمرده می‎شود؛ و اگر در دادگاه صالح طبق موازین قضایی ارتداد و عناد او با حق ثابت شود، حکم مرتد را دارد.

آزادی در انتخاب دین

(سؤال) من خاطرات جناب عالی را خواندم، بسیار عالی بود. فهمیدم که شما در زمینه حکومت اسلامی و همچنین فرقه بهائیت تحقیقات زیادی انجام داده اید. همیشه برای من این سؤال مطرح بوده و می‎بینم که همواره حقوق بشر هم در این مورد به ایران ایراد می‎گیرد، سؤال این است:

1 - آیا نباید دید حکومت اسلامی نسبت به تمام انسان ها اعم از موحدان (مسلمان و غیر مسلمان) و غیر موحدان - البته به شرط عدم محارب بودن - یکسان باشد؟ آیا خداوند به همه بندگانش روزی نمی دهد؟ آیا ما حق داریم به عنوان حکومت اسلامی به یک گروه محرومیت اجتماعی بدهیم ؟

ناوبری کتاب