گرفته شود؛ ولی در هر حالت اجازه گرفتن از خود آنها لازم است و اجازه از ولی آنها به تنهایی کفایت نمی کند.
(126) سؤال: اگر بیمار کاملا بیهوش باشد و در حال حاضر هیچ شخص بالغ یا نابالغ که خویشاوند وی باشد در دسترس نباشد و از طرفی جان بیمار در خطر فوری باشد جهت اجازه و شرط چه باید کرد؟ آیا میتوان طبق وظیفه پزشکی هرگونه اقدام ممکن را بدون اجازه انجام داد؟ اگر سهوا با اقدامات غیرمؤثر به مرگ بیمار تسریع بخشیده شود، مسئولیتی به عهده پزشک معالج خواهد بود؟ و اگر به خاطر خوف از عدم تأثیر درمان و کمک به تسریع مرگ و مدیون شدن، پزشک هیچ کاری انجام ندهد آیا در این صورت پزشک مسئول خواهد بود؟
جواب: در فرض سؤال، پزشک باید با دقت لازم اقدام به معالجه کند و در صورت امکان از حاکم شرع و در رتبه بعد از عدول مؤمنین استجازه نماید و جهت رفع ضمان به آنان شرط عدم ضمان کند؛ وگرنه هر خسارتی که مستند به او باشد آن را ضامن خواهد شد؛ و در صورت عدم امکان مراجعه به آنان اگر پزشک با رعایت احتیاط لازم تبرعا اقدام به معالجه کند به مقتضای آیه شریفه: (ما علی المحسنین من سبیل) توبه (9): 91 "بر احسان کنندگان راه مؤاخذه نیست" میتوان حکم به عدم ضمان نمود.
(127) سؤال: آیا طبیب میتواند از حاکم شرع برای کل موارد مشابه فوق قبلا اذن کلی بگیرد؟
جواب: حاکم شرع میتواند با شرایط معین اجازه دهد.