صفحه ۶۳

(120) برائت را باید از خود بیمار اخذ نمود؛ مگر آنکه بیمار به حد بلوغ نرسیده باشد و یا در وضعیتی باشد که نتوان از او اخذ برائت نمود، مثل آنکه بیهوش باشد و یا به دلیل روحی و روانی در حالی باشد که قدرت تمییز نداشته باشد، که در این موارد باید از ولی او اجازه و برائت گرفت.

(121) مقصود از "ولی" در اخذ برائت به ترتیب اولویت عبارتند از: پدر، جد پدری، حاکم شرع و مؤمنان عادل؛ بنابراین بجز موارد ذکرشده فرد دیگری - همچون بستگان بیمار - بر بیمار ولایت ندارد و نمی تواند اجازه دهد، مگر اینکه از راه چهارم (مؤمنان عادل) باشد که در این صورت فرقی بین بستگان و غیر بستگان نیست. آری، اگر کسی - هرچند از غیر خویشاوندان - در ضمن عقد لازم ملتزم شود که خسارت عوارض احتمالی را از مال خود جبران نماید، لازم الوفاء می‎باشد؛ بلکه در صورت تعهد ابتدایی نیز بنابر احتیاط باید به تعهد خود وفا کند.

(122) اگر موقعیتی پیش آید که تسریع در معالجه لازم باشد و شرط عدم ضمان یا اجازه از بیمار یا ولی او میسر نباشد، چنانچه پزشک با احتیاط لازم اقدام به معالجه نماید ضامن نیست؛ ولی اگر در این فرض از معالجه خودداری ورزد و صدمه ای به بیمار برسد گناهکار و ضامن است.

(123) اگر بیمار حاضر نشود شرط عدم ضمان را بپذیرد دو صورت دارد:

الف: جان بیمار در خطر نباشد یا مراجعه به پزشک دیگر ممکن باشد، که در این صورت پزشک می‎تواند از معالجه خودداری نماید.

ب: جان بیمار در خطر باشد و مراجعه به پزشک دیگر نیز امکان نداشته باشد؛ در این صورت واجب است با احتیاط و دقت لازم معالجه کند و نسبت به عوارض احتمالی مسئولیتی ندارد، بویژه اگر بدون قصد اجرت معالجه کند.

(124) اگر بیمار از روی اضطرار و ناچاری مجبور به امضا شود، تا وقتی که به اجبار و اکراه نرسد پذیرفته می‎شود؛ ولی اگر به حد اجبار و اکراه برسد امضایش اثری ندارد و رفع مسئولیت نمی کند.

(125) بیمارانی که بالغ و عاقل هستند ولی به رشد و کمال عقلی نرسیده اند - مانند برخی از نوجوانان - بهتر است هم از خود آنها و هم از ولی آنها اجازه و برائت

ناوبری کتاب