صفحه ۱۲۱

ب: استهلاک این دستگاهها به صورتی که در موارد ضروری تر کارایی کافی را نخواهند داشت.

ج: تحمل اضطراب و انتظار طولانی خانواده بیمار، در حالی که بیمار آنها بهبود نخواهد یافت.

د: وجود بیماری که شانس بهبودی بیشتری داشته باشد و هم زمان محدودیت در تعداد دستگاههای تنفس دهنده وجود داشته باشد.

جواب: تا زمانی که احتمال بهبود باشد قطع معالجه جایز نیست؛ و در صورتی که مورد مهمتری باشد و وسیله هم منحصر به فرد باشد، باید به مهمتر پرداخت.

(270) سؤال: شخصی که در اثر آسیب مغزی درک و شعور و شنوایی و بینایی خود را از دست داده فقط قلب او می‎زند و حرکت دارد؛ بفرمایید:

الف: چنین شخصی آیا از نظر اسلام زنده است یا خیر؟

ب: اگر کسی این شخص را در این شرایط بکشد آیا باید دیه کامل بپردازد؟

ج: اگر برداشتن عضوی از اعضای وی در شرایطی جایز باشد که منوط به پس از مرگ وی باشد، در چنین وضعی می‎توان اقدام به عضوبرداری از او نمود؟

د: در صورتی که با صرف هزینه های بسیار سنگین چنین بیماری را بتوان برای مدتی زنده نگاه داشت، آیا انجام این کار واجب است ؟

ه: در صورت واجب بودن، تا چه مقدار از اموال وی را باید صرف این کار نمود؛ و آیا اجازه وارث این شخص شرط است ؟ در صورت داشتن وراث صغار چه باید کرد؟

و: آیا می‎توان این بیمار را به همان حال باقی نهاد تا قلب او هم از کار بیفتد؟

جواب: همان گونه که گفته شد، فرد مذکور اگر صدق می‎کند که انسان زنده مریض است باید به هر نحو ممکن معالجه شود و ورثه حق منع ندارند و کشتن او جایز نیست و دیه کامل دارد؛ و اگر صدق می‎کند که مرده است حکم سایر اموات را دارد، و تشخیص بر عهده اهل خبره متعهد است.

ناوبری کتاب