که یتیم را با خشونت رانده و دیگران را به اطعام مسکین تشویق نمی نماید..." سوره ماعون (107): آیات 1 تا 3..
انسانی که قیامت را قبول ندارد تا آنجا پیش میرود که با قدرت بسیار ناچیزش به مبارزه با قدرت نامحدود پروردگار برمی خیزد. فرعون و دیگر ستمکاران نمونه های روشن این سخن هستند. حال اگر برادران درباره معاد پرسشی دارند مطرح نمایند.
دلایل ترس از مرگ
علی: چرا عده زیادی از مردن ترس و وحشت دارند بلکه نام مرگ برایشان دردآور است ؟
استاد: این امر دلیلهای مختلفی دارد که عبارتند از:
1 - عده ای از مردم مرگ را به معنی فنا و نیستی میبینند؛ وحشت از فنا و نابودی باعث میشود که حتی از بدن فردی که مرده دچار هراس شوند چون خیال میکنند او در مسیر فنا قرار گرفته است. اما اگر انسان با تمام وجودش باور کند که دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است و باور کند که این جسم خاکی قفسی است برای مرغ روح او که هر وقت این قفس شکست روحش آزاد شده و در هوای کوی دوست پروبال خواهد زد، و اگر معتقد شود که او مرغ باغ ملکوت است و از عالم خاک نیست و تنها دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنش، دیگر نه تنها از مرگ نمی هراسد بلکه به چهره آن لبخند زده و آن را تنگ تنگ در آغوش میفشارد.
و به همین خاطر است که در روز عاشورا و صحنه کربلا، هر قدر حلقه محاصره دشمن تنگ تر میشود و فشار بر امام حسین (ع) و یارانش بیشتر میشود چهره های آنها برافروخته تر و شکوفاتر میگردد؛ زیرا که میبینند تا ساعاتی دیگر شربت شهادت را نوشیده و به سوی حق تعالی پرواز خواهند نمود.
2 - علت دیگر ترس از مرگ دلبستگی بیش از حد به دنیاست؛ کسی که تمام عمر خویش را برای فراهم کردن زندگی مرفه و پر عیش و نوش صرف نموده است چون میبیند مرگ بین او و این امکانات جدائی میافکند از مردن متنفر میشود.
شخصی خدمت پیامبر(ص) آمد و عرض کرد: چرا من مرگ را دوست ندارم،