صفحه ۴۷

گفتار ششم: نبوت

استاد: یکی دیگر از اصول اعتقادی ما مسلمانان اعتقاد به پیامبری کسانی است که از جانب خدا برای راهنمائی و هدایت بشر آمده اند؛ زیرا هدف از خلقت انسان تنها این نیست که او مدتی در جهان زندگی کرده و از نعمت های آن بهره مند شده آنگاه از این دنیا برود، بلکه انسان باید در این جهان تکامل پیدا کرده و لیاقت رسیدن به مقامات بلند جهان آخرت را پیدا کند. رسیدن به این هدف بدون برنامه ریزی و وجود مربیان آزموده و آگاه امکان ندارد. حال این قانون را چه کسی باید تنظیم و تدوین کند؟ جوابش روشن است؛ کسی که به تمام خصوصیات روحی و جسمی و عواطف انسان آگاهی و شناخت داشته باشد؛ یک چنین اطلاعاتی درباره انسان تنها در دست خالق و به وجود آورنده او وجود دارد و هر کس به جز خدا قانونی را برای کمال انسان تدوین نماید پس از گذشت مدتی نقص آن قانون مشخص می‎گردد، خصوصا این که منفعت طلبی قانون گذاران بشری هرگز اجازه نمی دهد که از منافع خود و وابستگانشان چشم پوشی کنند و به همه افراد بشر به یک چشم نگاه کنند. اما این قانون تدوین شده الهی با چه واسطه ای باید به دست مردم برسد؟ اینجاست که پای پیامبران که انسانهای برجسته و ممتاز و به دور از گناه و خطا هستند به میان می‎آید، آنها به وسیله "وحی" - که یک نوع ارتباط و تماس مخصوصی است که بین پیامبر و پروردگار جهان حاصل می‎شود و در آن پیامبر به وسیله چشم باطن حقائق هستی را مشاهده نموده و با گوش دل سخنان غیبی را می‎شنود - احکام و دستورات خداوند را گرفته و به مردم ابلاغ می‎کنند.

ناوبری کتاب