گفتار ششم: نبوت
استاد: یکی دیگر از اصول اعتقادی ما مسلمانان اعتقاد به پیامبری کسانی است که از جانب خدا برای راهنمائی و هدایت بشر آمده اند؛ زیرا هدف از خلقت انسان تنها این نیست که او مدتی در جهان زندگی کرده و از نعمت های آن بهره مند شده آنگاه از این دنیا برود، بلکه انسان باید در این جهان تکامل پیدا کرده و لیاقت رسیدن به مقامات بلند جهان آخرت را پیدا کند. رسیدن به این هدف بدون برنامه ریزی و وجود مربیان آزموده و آگاه امکان ندارد. حال این قانون را چه کسی باید تنظیم و تدوین کند؟ جوابش روشن است؛ کسی که به تمام خصوصیات روحی و جسمی و عواطف انسان آگاهی و شناخت داشته باشد؛ یک چنین اطلاعاتی درباره انسان تنها در دست خالق و به وجود آورنده او وجود دارد و هر کس به جز خدا قانونی را برای کمال انسان تدوین نماید پس از گذشت مدتی نقص آن قانون مشخص میگردد، خصوصا این که منفعت طلبی قانون گذاران بشری هرگز اجازه نمی دهد که از منافع خود و وابستگانشان چشم پوشی کنند و به همه افراد بشر به یک چشم نگاه کنند. اما این قانون تدوین شده الهی با چه واسطه ای باید به دست مردم برسد؟ اینجاست که پای پیامبران که انسانهای برجسته و ممتاز و به دور از گناه و خطا هستند به میان میآید، آنها به وسیله "وحی" - که یک نوع ارتباط و تماس مخصوصی است که بین پیامبر و پروردگار جهان حاصل میشود و در آن پیامبر به وسیله چشم باطن حقائق هستی را مشاهده نموده و با گوش دل سخنان غیبی را میشنود - احکام و دستورات خداوند را گرفته و به مردم ابلاغ میکنند.