استاد: سؤال بسیار خوبی را مطرح کردی، این سؤال ممکن است برای خیلی ها پیش بیاید، اولا خیلی از این نارسائیها و نابرابریهای اجتماعی ساخته و پرداخته دست خود انسان است، عده ای که به حق خود قانع نیستند با چنگ اندازی به حق و دسترنج دیگران باعث پیدایش دو قطب فقیر و غنی گردیده اند، اختلافهائی از قبیل ثروت و فقر، علم و جهل، و سلامت و بیماری غالبا زائیده ظلمهای پنهان و آشکار برخی بر گروه دیگر است.
از طرف دیگر خداوند برای از بین بردن این نابرابریها تکالیف و دستوراتی را به عهده انسانها گذاشته است، این که هر مسلمان واجد شرایطی باید خمس و زکات مالش را پرداخت نماید و این که در دین اسلام این همه نسبت به دستگیری از مستمندان و دادن صدقه سفارش شده است، خود بیانگر این نکته است که تبعیض در میان انسانها به طوری که عده ای از گرسنگی جان دهند و دسته ای دیگر دارای انواع امکانات باشند مورد پسند خداوند متعال نیست؛ در سخنی از امام صادق (ع) وارد شده است:
"اگر مردم زکات مالشان را میپرداختند دیگر مسلمان فقیری یافت نمی شد." یا در جائی دیگر حضرت میفرمایند: "آنچه خداوند به عنوان زکات واجب کرده است به اندازه ای است که از مستمندان رفع نیاز کند، و اگر خداوند این مقدار از زکات را برای این امر کافی نمی دید سهم بیشتری بر عهده ثروتمندان میگذاشت".
پس قسمتی از این تفاوتها در اثر ستم های بعضی از افراد اجتماع در حق دیگران است، و قسمتی در اثر سهل انگاری بعضی از افراد اجتماع است، تغذیه و بهداشت کافی باعث پیشرفت استعداد است و افراد تنبل و افرادی که ثروتشان توسط دیگران از بین رفته است در اثر نبود امکانات نمی توانند از جسم قوی، زیبایی ظاهری و استعداد زیاد بهره مند شوند؛ در حقیقت این گونه اختلافها اختلافهای ساختگی است که با از بین رفتن نظام طبقاتی و گسترش عدالت اجتماعی از میان خواهد رفت و هیچ گاه اسلام و قرآن این گونه تفاوتها را تأیید نکرده اند.
به علاوه قسمتی از این تفاوتها لازمه آفرینش انسان است؛ یک جامعه اگر از عدالت اجتماعی کامل هم برخوردار باشد، تمام افرادش مثل جنس های تولید شده