الف - "وجوب" و آن حکمی است که بیان میکند انجام کاری لازم بوده و نبایستی ترک شود و گرنه انسان دچار عذاب و کیفر میگردد، و عملی را که این دستور به آن تعلق میگیرد "واجب" گویند، مانند نماز خواندن.
ب - "استحباب" و آن حکمی است که بیان مینماید انجام کاری شایسته و دارای ثواب است ولی میتوان آن را ترک نمود، و عملی را که این دستور به آن تعلق میگیرد "مستحب" گویند، مانند خواندن نماز به جماعت.
ج - "حرمت" و آن حکمی است که بیان میکند ترک کاری لازم بوده و نبایستی انجام شود و گرنه انسان مستحق عقوبت میگردد، و عملی را که این دستور به آن تعلق میگیرد "حرام" گویند، مانند نوشیدن شراب.
د - "کراهت" و آن حکمی است که بیان میکند ترک کاری پسندیده است ولی میتوان آن را به جا آورد، و عملی را که این دستور به آن تعلق میگیرد "مکروه" مینامند، مانند پوشیدن لباس سیاه و یا چرک در نماز.
ه - "اباحه" و آن حکمی است که بیان میکند انجام و ترک کاری مساوی است، نه انجام آن عذاب و یا ثواب دارد و نه ترک آن، و عملی را که این دستور به آن تعلق میگیرد "مباح" گویند، مانند راه رفتن و نشستن.
2 - "فتوی" یعنی نظریه قطعی و برداشت صریح و روشن مجتهد پیرامون مسأله ای؛ که در این صورت مقلد وی نمی تواند در این مسأله به نظر مجتهد دیگر عمل نماید.
3 - "احتیاط" یعنی نظریه ای که بی اشکال و به حقیقت نزدیک تر است که خود بر دو قسم است:
الف - "احتیاط واجب" و آن وقتی است که مجتهد در مسأله ای فتوی و نظر قطعی نداده بلکه فقط حکم به احتیاط نموده است؛ که این امر به دو طریق بیان میشود: گاهی کلمه "واجب" بعد از کلمه "احتیاط" ذکر میشود، و گاهی ذکر نمی گردد؛ به دو مثال زیر توجه نمایید:
1 - احتیاط واجب آن است که مرد با لباس زنانه، و زن با لباس مردانه در میان مردم ظاهر نشود.