صفحه ۱۲۶

به دست آهک تفته تفته: داغ کردن خمیر ____ به از دست بر سینه پیش امیر
ای شکم خیره به نانی بساز ____ تا نکنی پشت به خدمت دوتا

2 - پرهیز از بیان مشکلات زندگی برای دیگران، اگرچه به عنوان درد دل باشد، در صورتی که کاری از دست آنها برای رفع مشکل انسان برنمی آید؛ زیرا ممکن است که شنونده خیال کند شما با گفتن این مطالب قصد گرفتن چیزی را از او دارید. شخصی خدمت امام صادق (ع) شروع کرد به بیان مشکلات زندگی خود، حضرت به یکی از خدمتکارانش فرمود: برو مقداری پول برای ایشان بیاور، آن فرد گفت: آقا مقصود من از بیان سختی هایم این نبود که شما مرا کمک کنید، حضرت فرمودند: "می دانم اما یک نصیحتی به تو می‎کنم و آن این که پیش دیگران از گرفتاریهایت سخن مگو که خوار گردی".

3 - قناعت و زندگی کردن با همان امکانات کم که در اختیار انسان قرار دارد و نفروختن گوهر والای انسانیت به خاطر دستیابی به امکانات بالاتر و بیشتر؛ حضرت علی (ع) می‎فرمایند: "مرگ آری اما پستی و خواری خیر، قناعت و به کم ساختن آری اما متوسل به این و آن شدن هرگز".

در داستانی که حضرت جواد(ع) نقل می‎فرمایند آمده است که: "روزی ابوذر به میهمانی سلمان آمد، قدری نان خشک و کوزه آبی بر سر سفره بود، ابوذر گفت: همراه نان نمک وجود ندارد و نان بی نمک است، سلمان به خاطر میهمان کوزه را نزد کسی به گرو گذاشته و مقداری نمک گرفت، وقتی غذا صرف شد ابوذر گفت: الحمدلله، ستایش مخصوص خدائی است که این درجه از قناعت و بی نیازی را به ما عطا کرده، سلمان در جواب گفت: بله الحمدلله ولی اگر قناعت در کار بود که کوزه به گرو نمی رفت."

اگر هر یک از ما که در ابتدای مسیر زندگانی هستیم، پایه زندگی را بر مبنای بزرگواری و حفظ شخصیت خویش قرار دهیم و در مقابل این و آن به خاطر دستیابی به امکانات مادی خم نشده و از این و آن تملق و چاپلوسی نکنیم، عزت و سربلندی را از آن خود خواهیم کرد.

ناوبری کتاب