صفحه ۱۲۴

حیثیت و هویت خود را به خاطر کالای دنیا بفروشد، دیگر هیچ سرمایه ای ندارد اگرچه در ظاهر غرق در نعمت های فریبنده باشد؛ و آن که عزت نفس و بزرگواری خود را حفظ نموده و آن را به اندک بهائی نفروخت، همه چیز دارد اگر چه با نان جوین و نمک روزگار را سپری نماید. جمله معروفی از آلمانی ها نقل می‎کنند که آنها گفته اند: ما بعد از جنگ جهانی دوم همه چیز خود را از دست دادیم بجز شخصیت خود را، ولذا همه چیزمان را دوباره بعد از جنگ به دست آوردیم. حضرت علی (ع) می‎فرمایند: "مرگ حقیقی وقتی است که انسان با ذلت و خواری زندگی نماید".

احمد: یعنی ما در زندگی اصلا نباید به کسی محتاج باشیم ؟

استاد: منظور این نیست؛ چرا که در زندگی اجتماعی همه افراد اجتماع به یکدیگر نیازمند هستند و امروزه کسی نمی تواند به تنهائی همه نیازهای زندگی را برآورده سازد، بلکه منظور ما استقلال و بی نیازی از انسانهای پست فطرت و ناجوانمرد است و این که آدمی به خاطر دست یافتن به کالاهای دنیا هر حقی را ناحق کرده و یا هر باطلی را به صورت حق جلوه دهد.

حال اگر برادران در این زمینه نکته ای در نظر دارند بفرمایند.

رضا: پیغمبر اکرم (ص) در ضمن اندرزها و پندهایشان به حضرت علی (ع) می‎فرمایند: "ای علی دارائی و ثروت حاضر به این است که به دیگران کمتر محتاج باشی، و مذلت و خواری به این است که زیاد محتاج دیگران باشی و این خود فقر حاضر است".

علی: سعدی در گلستان آورده است که: حاتم طائی را گفتند: از تو بزرگ همت تر در جهان دیده ای یا شنیده ای ؟ گفت: بلی روزی چهل شتر قربان کرده بودم امرای امرا: جمع امیر، بزرگان و رؤسای قبیله ها عرب را. پس به گوشه صحرائی به حاجتی برون رفته بودم، خارکنی را دیدم پشته فراهم آورده. گفتمش: به مهمانی حاتم چرا نروی که خلقی بر سماطسماط: سفره او گرد آمده اند؟ گفت:

هر که نان از عمل خویش خورد ____ منت حاتم طائی نبرد

من او را به همت و جوانمردی از خود برتر دیدم.

ناوبری کتاب