نقل میکنند فردی بیابان نشین گهگاهی خدمت پیامبراکرم (ص) میرسید و هدیه ای به حضرت عطا مینمود، وقتی پیامبر(ص) آن هدیه را میگرفت بلافاصله آن مرد به حضرت میگفت: خوب پول هدیه ما را بدهید، و ایشان از سخن این اعرابی خندان میشد؛ هرگاه حضرت دچار اندوه و ناراحتی میگردیدند میفرمودند: ای کاش آن بادیه نشین دوباره سراغ ما میآمد.
گفتگوی ما راجع به خلق و خوی پسندیده است، برادران میتوانند مطالبی را که در این باره آماده کرده اند، بیان نمایند:
علی: پیامبراکرم (ص) میفرمایند: "آن گونه که سرکه عسل را خراب میکند، اخلاق بد در عمل اثر گذاشته و آن را فاسد میکند". و امام حسن مجتبی (ع) میفرمایند: "به درستی که یکی از بهترین خوبی ها اخلاق نیکو است".
احمد: از امام ششم حضرت صادق (ع) نقل شده که فرمودند: "خلق نیکو خطاهای انسان را ذوب مینماید آن گونه که حرارت خورشید یخ را ذوب مینماید". و هم ایشان میفرمایند: "احسان به دیگران و خوش خلقی سرزمینها را آباد و عمر انسانها را طولانی مینماید".
رضا: من هم داستان کوتاهی راجع به پیامبراکرم (ص) دارم که نشان میدهد پیشوایان معصوم ما برخوردشان مانند شاهان و قدرتمندان نبوده، بلکه رفتارشان همراه با گذشت و مهربانی بوده است. پیامبراکرم (ص) در مسجد ایستاده بودند، کنیزی وارد مسجد شده به پیامبر(ص) نزدیک شد و گوشه لباس حضرت را گرفت، اما همین که پیامبر متوجه او شد کنیز لباس را رها کرد، دوباره وقتی پیامبر مشغول صحبت با دیگران شد کنیز گوشه لباس حضرت را به دست گرفت، اما باز هم چون پیامبر(ص) متوجه کار او شد لباس را رها کرد، در دفعه سوم هم همین اتفاق افتاد، تا این که در مرتبه چهارم وی موفق شد گوشه ای از لباس پیامبراکرم (ص) را پاره کرده و با خود ببرد، پس از مدتی کنیز به مسجد بازگشت، مردم به او اعتراض کردند که این چه کاری بود که انجام دادی، کنیز گفت: صاحبانم مرا فرستادند تا گوشه ای از لباس پیامبر را برای شفای یکی از افراد خانواده که مریض شده بود چیده و با خود ببرم، من هر بار که قصد چنین کاری را میکردم ایشان متوجه میشد و من خجالت