صفحه ۱۰۱

گفتار اول: نقش اخلاق در زندگی

استاد: قبلا گفته شد یکی از مراحل وجودی انسان مرحله احساسات و عواطف و امیال و غرائز اوست؛ این مرحله مربوط به روح و جان بوده و کانون آن قلب انسان می‎باشد. در روح آدمی عشق و محبت و نوع دوستی و همچنین در نقطه مقابل آن کینه و غضب و خودخواهی وجود دارد، هر کدام از اینها به تنهائی برای انسان مضر و خطرناک است و بدین جهت او به اهرمی نیاز دارد تا به وسیله آن صفات روحی خویش را تعادل بخشیده و در زندگی راه وسط را بپیماید، اینجاست که پای "علم اخلاق و تهذیب نفس" به وسط کشیده می‎شود؛ از قرآن مجید استفاده می‎شود که یکی از اهداف بزرگ انبیاء بعد از تلاوت آیات الهی بر مردم، تزکیه و پاک کردن روح آنها و رشد و نمو دادن ملکات وفضیلت های انسانی در وجود آنها بوده است سوره بقره (2): آیه 129.؛ آنها گلهای فضیلت را بر شاخسار وجود انسانها آشکار ساخته و انواع صفات زشت را که همانند غباری بر دامن او نشسته بود برطرف می‎کردند. از پیامبراکرم (ص) نقل شده که فرمودند: "من به پیامبری مبعوث شدم تا فضائل اخلاقی را تکامل بخشیده و به نقطه اوج خود برسانم".

کلمه "اخلاق" از ماده "خلق" گرفته شده؛ در اینجا خوب است دو واژه "خلق" و

ناوبری کتاب