رتقا": اگر درهای آسمانها و زمین بر بنده ای بسته باشد و هیچ راه خلاصی نداشته باشد "ثم اتقی الله": اما این شخص از خدا بترسد و تقوا پیدا کند "لجعل الله له منهما مخرجا": خداوند یک راه فرجی از آسمانها و زمین برای این شخص قرار میدهد؛ یعنی خداوند راه نجاتی برای او باز میکند. البته این راه نجات منحصر در دنیا نیست، بلکه ممکن است خداوند در آخرت او را از گرفتاریها نجات دهد. پس تقوا سبب نجات است.
در اینجا این سؤال پیش میآید که چرا عثمان حضرت علی (ع) را که محور بود و امثال ابوذر از پیروان او بودند تبعید نکرد؟ آیا حضرت در انجام وظایف الهی و بیان حق کوتاهی میکرد؟ در پاسخ باید گفت: علی (ع) به هیچ وجه در انجام وظیفه خود کوتاهی نکرد و همیشه حرف خود را مطرح میکرد. ولی بیش از آنچه به حضرت فشار میآوردند نمی توانستند فشار دیگری بیاورند. البته حضرت امیر(ع) در آن شرایط که اسلام نوپا و در معرض خطر بود، صلاح نمی دانست که با آنان جنگ کند و جنگ هم نکرد ولی حرف خود را میزد و امر به معروف و نهی از منکر میکرد؛ و هرچند روش ابوذر با روش امیرالمؤمنین (ع) در ظاهر متفاوت بود، اما موقعیت آن حضرت به گونه ای بود که حکومت این جرأت را در خود نمی دید که با او مشابه با ابوذر برخورد نماید.سوره انبیاء (21)، آیه 30. در همین قضیه بدرقه ابوذر هم - چنان که بیان شد - وقتی که مروان به امام حسن (ع) اعتراض کرد، امیرالمؤمنین (ع) با تازیانه خود بر سر مرکب مروان زد و گفت: دور شو، خدا تو را در آتش اندازد.
توصیه امام (ع) به حقگرایی
"لا یؤنسنک الا الحق، و لا یوحشنک الا الباطل"
( تو را آرامش نمی دهد مگر حق، و تو را به وحشت نمی اندازد مگر باطل.)