صفحه ۸۵

اعتراض ابوذر و تبعید به شام

در این شرایط جز افراد معدودی مثل ابوذر کس دیگری نبود که جرأت کند و به این بدعت ها و ناروایی ها صریحا اعتراض نماید. عثمان ابوذر را به حضور می‎طلبید و از او می‎خواست که به اعتراض خود پایان دهد و دست از سر امثال مروان حکم بردارد؛ و گاهی نیز به ابوذر پیغام می‎داد. اما ابوذر کار خودش را انجام می‎داد و معتقد بود که همیشه باید امر به معروف و نهی از منکر نمود. ابوذر معتقد بود که: "أفضل الجهاد کلمة حق عند سلطان جائر"کافی، ج 8، ص 207؛ و نیز ابن أبی الحدید در شرح نهج البلاغه، ج 8، ص 252 و 253، این سخنان حضرت را با ذکر جریان بدرقه ابوذر و کسانی که حضور داشتند و سخنان آنها و جواب ابوذر، به نقل از کتاب "السقیفة" تألیف ابوبکر احمد بن عبدالعزیز بن جوهری آورده است. البته اصل این کتاب اکنون در دست نیست و تنها بخش هایی از آن که در کتابهای دیگر نقل شده باقی مانده است. "با فضیلت ترین و بهترین جهاد در راه خدا سخن حقی است که در مقابل پیشوای ستمگری گفته شود."

به هر حال عثمان از دست ابوذر به ستوه آمد و او را به شام تبعید کرد.ر.ک : شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید، ج 1، ص 198 تا 200؛ و کتاب الغدیر، ج 8، ص 238 تا 287. ولی ابوذر آنجا هم سکوت نکرد و مزاحم معاویه شد. برای این که معاویه مشغول ساختن کاخ سبز بود؛ ابوذر به او می‎گفت: این کاخ را با چه پولی می‎سازی ؟ اگر از پول بیت المال است، تو حق نداری بیت المال را این چنین مصرف کنی؛ و اگر از مال خودت می‎باشد، باز اسراف است چون حق نداری مال خودت را هم هر طور خواستی مصرف کنی.

در پی این اعتراضات بود که اطرافیان معاویه به او گفتند: اگر ابوذر همچنان در شام باشد و به اعتراضات خود ادامه دهد شام را علیه تو می‎شوراند؛ بر تو که سهل است علیه عثمان هم می‎شوراند. در نتیجه معاویه به عثمان نامه نوشت که: ما از دست ابوذر به ستوه آمده ایم. عثمان هم در پاسخ نوشت که: ابوذر را با شتری که زین نداشته باشد و روی آن نیز با پوشش نرم و مناسبی فرش نشده باشد به مدینه بفرست؛ و دستور داد که در راه هم با او ملاطفت نشود و شتر را با سرعت حرکت دهند تا هر چه بیشتر

ناوبری کتاب