خداوند به انسان مال و نعمت داده است؛ و او باید مال را خرج خود و زن و بچه اش کند و نیز به فقرا و ضعفا بدهد؛ در صورتی که متأسفانه خرج کارهای خلاف میکند یا اسراف و تبذیر مینماید. در راهی که باید مصرف کند مصرف نمی کند. همین موجب کفران نعمت میشود. شکر نعمت این است که آن را بجا و در راهش مصرف کنیم؛ ولی کفران نعمت این است که آن را بیجا مصرف نماییم.
اساسا معنای "کفر" پوشش است؛ به کشاورز هم که "کافر" گفته میشود برای این است که بذر را در زمین پوشش میدهد. خداوند هم از کشاورزان تعبیر به کافر کرده و میفرماید: (کمثل غیث أعجب الکفار نباته ) سوره اعراف (7)، آیه 21. "همانند بارانی که گیاهش کشاورزان را متعجب سازد." در این آیه از کشاورز به کافر تعبیر شده است.
خلاصه حضرت میفرماید: گروهی از افراد اجتماع هستند که ثروتمند میباشند ولی نعمت خداوند را کفران میکنند. به عنوان مثال در روزنامه نوشته بود که خرج آرایشگاه یک دختر هفتصد و پنجاه هزار تومان شده است. این چه آرایشی است که این اندازه خرج برمی دارد؟! در صورتی که میتوان با این پول کارهای مفیدی در جامعه انجام داد. به هر حال اینها کفران نعمت است.
"أو بخیلا اتخذ البخل بحق الله وفرا؟"
( یا بخیلی را که نپرداختن حق خدا را سبب زیادی مال گرفته است ؟)
گروه دیگری از مردم که حضرت در اینجا آنها را مذمت و نکوهش میکند کسانی هستند که کفران نعمت نمی کنند ولی بخیل هستند و حاضر نیستند مال خدا را - که عبارت از خمس و زکات مالشان باشد - در راهش مصرف نمایند و آنها را پرداخت