صفحه ۶۵۰

بنابراین یک چیزهایی را خداوند برای مردم آزاد گذاشته و حلال کرده مثل چراگاه، و یک چیزهایی هم وجود دارد که برای دنیا یا آخرت انسان ضرر دارد و خداوند آنها را حرام کرده است؛ آن چیزهایی که حرام شده، تشبیه به قرقگاهی شده است که ورود به آن ممنوع می‎باشد.

"فیه شفأ المستشفی"

( در آن شفا و بهبودی کسی است که شفا طلب است.)

در برخی از نسخه های نهج البلاغه "مشتفی" دارد که به معنای کسی است که قابلیت شفا داشته باشد؛ ولی در برخی دیگر از نسخه ها "مستشفی" آمده است که به معنای طالب شفا می‎باشد، و از جهت معنا مناسب تر است.

به هر حال هر کس که قابلیت شفا و بهبودی داشته یا طالب و خواستار آن باشد، می‎تواند با اسلام و قرآن خود را شفا دهد و بهبودی حاصل نماید.

قرآن کریم می‎فرماید: (و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤمنین ) کافی، ج 1، ص 32، باب: صفة العلم و فضله و فضل العلماء، حدیث 1. "ما از قرآن چیزی را نازل می‎کنیم که برای مؤمنین شفا و رحمت است."

"و کفایة المستکفی"

( و بی نیازی کسی که خواهان بی نیازی است.)

"مکتفی" به معنای پذیرش و قبول بی نیازی است، و "مستکفی" به معنای طالب و خواستار بی نیازی می‎باشد. نسخه ما "مکتفی" نوشته است، ولی برخی نسخه ها "مستکفی" آمده که مناسب تر است.

از این عبارت به طور ضمنی فهمیده می‎شود که اسلام برای رفع مشکلات فکری جامعه بشری کافی است، و این که گاهی زمزمه می‎شود که دین اسلام و دستورات آن

ناوبری کتاب