در مورد کنترل غرائز و پرهیز از افراط و تفریط بحث کرده و انسان را در این زمینه تعدیل میکند و تکامل میبخشد؛ و در مرحله سوم علم فقه قرار دارد که درباره اعمال ظاهری و تنظیم آنها بحث میکند. علم فقه با همه اهمیتی که نزد ما دارد و احیانا باعث شده که ما به خاطر آن اصول عقاید و اخلاق را فراموش کرده ایم، مربوط به نازلترین مراتب وجودی انسان میباشد. در فقه اعمال ظاهری ما تنظیم میشود و بر اساس آن مثلا میگویند: نماز واجب است؛ ربا، زنا، دزدی و... حرام است. تمام اینها مربوط به اعمال ظاهری و اعضاء و جوارح انسان میباشد.
مراحل وجودی انسان در روایت نبوی
شاید آن روایتی که علم را به سه بخش تقسیم میکند بر اساس همین واقعیت و به خاطر مراتب وجودی انسان باشد. در آنجا پیامبراکرم (ص) میفرماید: "انما العلم ثلاثة : آیة محکمة أو فریضة عادلة أو سنة قائمة".سوره بقره (2)، آیه 285.
علم و دانش تنها سه بخش است:
الف - آیه محکمه؛ مقصود آیات و نشانه های استواری است که موجب تقویت و کمال باورهای اعتقادی انسان میشود.
ب - فریضه عادله؛ مقصود واجبات اخلاقی میباشد که انسان و غرائز و احساسات او را از افراط و تفریط بازمی دارد و تعدیل میکند.
ج - سنت قائمه؛ سنت عبارت است از قول و فعل و تقریر معصوم. بنابراین میتوان گفت که سنت قائمه مربوط به فقه است که بر اساس آن احکام الهی را میآموزیم.
بنابراین دین مقدس اسلام که ما آن را دین کاملی میدانیم عبارت از سه رشته علم است و اسلام جامع همه کمالاتی است که انسان نیازمند آنها میباشد. البته این که ما