صفحه ۶۴۳

"صفی" وقتی که به باب افتعال می‎رود "اصتفی" می‎شود و "تا"ی آن تبدیل به "طا" و می‎شود "اصطفی".

نکته دیگر این که "باطن حکم" را بسیاری از شرح کنندگان نهج البلاغه "باطن حکم" خوانده و معنا کرده اند؛ ولی عبارت ما "باطن حکم" دارد که بعید نیست همین عبارت دوم صحیح باشد. و "من" در عبارت: "من ظاهر علم" بیانیه می‎باشد.

حضرت می‎فرمایند: "اصطفی الله تعالی منهجه" یعنی: خداوند راه و روش اسلام را برگزیده و انتخاب کرده است "و بین حججه": و استدلالهای آن را روشن فرموده است. به این معنا که خداوند با دلایل روشنی حقانیت اسلام را برای شما ثابت نموده است. "من ظاهر علم و باطن حکم": حال این دلایل واضح از ظاهر علم - مانند ظاهر قرآن و روایات - می‎باشد، و از حکمت های باطنی است؛ یا اگر "باطن حکم" بخوانیم یعنی از حکم های باطنی است. اینها همه بیان این است که می‎خواهد بگوید در اسلام همه معارف هست.

پس اسلام هم ظاهر را رعایت کرده است و هم باطن را. ما در اسلام هم احکام ظاهری مانند وجوب نماز داریم و هم حکمت های باطنی و عقلی و یا حکم های باطنی؛ حکمت های باطنی یعنی آنهایی که باطن قرآن است یا این که عقل بر آن دلالت دارد. حکمت ها بیشتر از راه عقل است و عقل را هم خدا حجت قرار داده است. احکام باطنی را هم می‎توانیم به معنای احکام واقعی و عقلی بدانیم. بالاخره اسلام همه اینها را دارد، هم حکم ظاهری دارد و هم احکام واقعی و عقلی دارد.

تناسب آموزه های اسلام با مراحل وجودی انسان

برای توضیح بیشتر باید عرض کنیم که دین مقدس اسلام و نیز سایر ادیان الهی به طور کلی به لحاظ مراحل وجودی انسان - که سه مرحله می‎باشد - به سه بخش تقسیم شده است. سه مرحله وجودی انسان عبارت است از:

ناوبری کتاب