ریش سفیدشان محسوب میشدند. نظیر آن امروزه رؤسای احزاب هستند. عشایر و قبایل در آن زمان به منزله حزب بودند. در جنگ ها هم این گونه بود که رؤسای آنان میآمدند بیعت میکردند و مردم پیروی میکردند؛ طوری نبود که مانند فرمانداران و حاکمان، مورد قبول مردم نباشند.
حاکم مسلمین معمولا با عرفا و این شخصیت های برجسته در تماس بود و آنان نیز با مردم و قبیله خود در تماس بودند. برای برگزیدن آنان نیز یک نحوه انتخاباتی در میان قبایل بود و به گونه ای بود که ریش سفید و کدخدای آنان محسوب میشد و همه او را قبول داشتند. حاکم با اینها سروکار داشت و آنان با مردمشان.
اشاره ای به موقعیت ممتاز شهر کوفه
نکته ای که در اینجا به مناسبت بحث به آن اشاره میشود این است که چرا شهر کوفه در زمان علی (ع) و پس از آن، این همه شخصیت های برجسته داشت ؟ شخصیت هایی که در شهرهای دیگر حتی در مکه و مدینه مانند آنان را کمتر مییابیم.
در پاسخ باید گفت که برای جنگ با ایران، سران قبایل و نیروهای نظامی و جنگجو و برجسته زیادی در مکانی که بعد شهر کوفه در آن ساخته شد گرد آمدند؛ و بعد به دستور عمر، سعد وقاص شهر کوفه را ساخت.منهاج البراعة، ج 9، ص 184. پس از آن در حقیقت شهر کوفه یک شهر نظامی شد که همه رؤسای قبایل، سپهبدها، سرلشکرها و جنگجویان رده های بالا در آن متمرکز شدند و زندگی میکردند. این است که شهر کوفه تقریبا پایگاه همه قبایل و عشیره ها شد و علاوه بر موقعیت نظامی از موقعیت سیاسی مهمی برخوردار گشت.
در هر صورت حضرت علی (ع) امامان راستین و پیشوایان شایسته را تشبیه به رؤسای قبایل و عشایر کرده است که واسطه بین مردم و خلیفه مسلمانان بودند. در اینجا هم امامان واقعی همین نقش را به عهده دارند و واسطه بین مردم و خدا