این دانستن خدا که علم فعلی حق تعالی است همراه با تحقق معلوم خارجی آن در ظرف زمانی مشخص، تحقق مییابد؛ بلکه عین معلوم خارجی است.
مقصود از آیه دوم نیز همین است. به این معنا که خداوند میفرماید: ما انسانها را آزمایش میکنیم و دچار فتنه میسازیم تا راستگویان از دروغگویان در عالم خارج و واقع مشخص شوند و خداوند آنان را در این مرتبه که متأخر از مرتبه علم ذاتی است بشناسد.
جدا شدن و تمییز بین پاک و ناپاک یا خبیث و طیب نیز (آیه سوم) به همین صورت است. به تعبیر دیگر باید خداوند شرایطی را پدید آورد تا استعدادها در جهان خارج شکوفا شود و خوبان از بدان جدا و شناخته شوند.
خداوند از اول به همه علم ذاتی دارد اما منظور از علم در این آیات و روایات علم فعلی که همان وجود خارجی شان است میباشد، این علم جلوه ذات خداست.
پس باید توجه داشت که مقصود از این "دانستن ها" که به خداوند نسبت داده میشود "علم فعلی" خداوند است که در مرتبه متأخر از ذات میباشد؛ و اشکالی هم ندارد که این علم، زائد برذات باشد؛ و فرمایش علی (ع) در اینجا مربوط به این نوع از علم خداوند نیست بلکه مربوط به علم ذاتی خداوند میباشد.
درخشش علی (ع) در جایگاه حاکمیت
"قد طلع طالع، و لمع لا مع، و لا ح لا ئح"
( به تحقیق طلوع کننده ای طلوع کرد، و درخشنده ای درخشید، و آشکار شونده ای آشکار شد.)
از اینجا بخش دیگری از خطبه شروع میشود که سید رضی (ره) آن را با عبارت "منها" از دیگر بخش های خطبه جدا و مشخص کرده است.
ابن أبی الحدید و برخی دیگر از شرح کنندگان نهج البلاغه مینویسند که حضرت