صفحه ۶۱۴

خداوند می‎فرماید: (و هو الذی فی السماء اله و فی الارض اله ) سوره قمر (54)، آیه 50. "و او کسی است که در آسمان خداست و در زمین خداست."

می‎گویند در زمان هارون کسی ادعای خدایی کرد. به او گفتند: نمی شود که تو خدا باشی. گفت: من برای ادعای خود از قرآن کریم شاهد دارم؛ برای این که خداوند می‎فرماید: (فی السماء اله و فی الارض اله ) ؛ در آسمان یک خدایی هست و در زمین هم یک خدا. بنابراین خدای آسمان به جای خود، من خدای زمین هستم ! این شخص با حذف اول آیه شریفه این طور ادعای خدایی کرده است؛ در صورتی که آیه شریفه می‎فرماید: "خدا هم در آسمان و هم در زمین خداست و در همه جا وجود دارد."

تقدم صفات ذاتی خداوند بر وجودات خارجی

"عالم اذ لا معلوم، و رب اذ لا مربوب، و قادر اذ لا مقدور"

( خداوند دانا بود آنگاه که معلومی نبود، و پرورش دهنده بود آنگاه که پرورده ای نبود، و توانا بود آنگاه که مقدوری نبود.)

عرض کردیم که ذات خداوند عین علم و قدرت و حیات است و ذات حق تعالی ذاتا بر همه نظام وجود تقدم دارد. بنابراین در مرتبه ذات، علم و قدرت هست ولی در آن مرتبه من و شما و به طور کلی جهان - ما سوی الله - وجود ندارد. همه اینها متأخر از ذات، محقق می‎شوند. عالم بودن خداوند در حقیقت به آن علمی است که عین ذات او می‎باشد، و آن علم ذاتی همان احاطه خداوند نسبت به همه موجودات است. بنابراین می‎توان خدا را متصف به عالم دانست در حالی که هنوز معلومی در خارج محقق نشده است. به تعبیر دیگر در مرتبه ذات، عالمیت خداوند هست ولی معلوم خارجی در آن مرتبه وجود ندارد؛ و معلوم خارجی در مرتبه متأخر است.

ناوبری کتاب