نادرستی پرسش از کیفیت خداوند
"و من قال: "کیف ؟" فقد استوصفه"
( و کسی که بگوید: "چگونه است ؟" پس به تحقیق در جستجوی وصف او بر آمده است.)
"استوصفه" از باب استفعال و از ماده "وصف" است؛ به این معنا که طلب وصف او را کرده است. "کیف" نیز برای سؤال از چگونگی و کیفیت یا سؤال از صفات است.
همان طور که عرض کردیم اگر برای خداوند صفات زائد بر ذات قائل شویم، ازلیت و غیرمتناهی بودن او را باطل کرده و زیر سؤال برده ایم. بنابراین سؤال از کیفیت هم در حقیقت سؤال از صفات است. برای این که شما وقتی از کیفیت خداوند سؤال کنید، میخواهید که او را برای شما وصف کنند و این وصف کردن به صفات زائد بر ذات بازمی گردد و همان اشکالات قبلی مطرح میشود.
ابن أبی الحدید در اینجا میگوید: "استوصفه" از باب استفعال است ولی به معنای مجرد میآید. زیرا اگر به معنای استفعال باشد باید آن را این طور معنا کنیم که: اگر کسی بگوید: "خدا چگونه است ؟" از خود خداوند طلب وصف او را کرده است؛ ولی اگر به معنای "وصف" ثلاثی مجرد باشد به این معنا میشود که وصف خدا را نموده است.شرح منظومه، ص 161، المقصد الثالث، غرر فی ذکر أقوال المتکلمین.
ولی به نظر میرسد سخن او در این مورد صحیح نباشد. برای این که میتوان "استوصفه" را به معنای استفعال معنا کرده و این طور گفت: طلب وصف خدا را از کسی کرده، که البته این "از کسی" در عبارت حذف شده است.