صفحه ۶۱۲

نادرستی پرسش از کیفیت خداوند

"و من قال: "کیف ؟" فقد استوصفه"

( و کسی که بگوید: "چگونه است ؟" پس به تحقیق در جستجوی وصف او بر آمده است.)

"استوصفه" از باب استفعال و از ماده "وصف" است؛ به این معنا که طلب وصف او را کرده است. "کیف" نیز برای سؤال از چگونگی و کیفیت یا سؤال از صفات است.

همان طور که عرض کردیم اگر برای خداوند صفات زائد بر ذات قائل شویم، ازلیت و غیرمتناهی بودن او را باطل کرده و زیر سؤال برده ایم. بنابراین سؤال از کیفیت هم در حقیقت سؤال از صفات است. برای این که شما وقتی از کیفیت خداوند سؤال کنید، می‎خواهید که او را برای شما وصف کنند و این وصف کردن به صفات زائد بر ذات بازمی گردد و همان اشکالات قبلی مطرح می‎شود.

ابن أبی الحدید در اینجا می‎گوید: "استوصفه" از باب استفعال است ولی به معنای مجرد می‎آید. زیرا اگر به معنای استفعال باشد باید آن را این طور معنا کنیم که: اگر کسی بگوید: "خدا چگونه است ؟" از خود خداوند طلب وصف او را کرده است؛ ولی اگر به معنای "وصف" ثلاثی مجرد باشد به این معنا می‎شود که وصف خدا را نموده است.شرح منظومه، ص 161، المقصد الثالث، غرر فی ذکر أقوال المتکلمین.

ولی به نظر می‎رسد سخن او در این مورد صحیح نباشد. برای این که می‎توان "استوصفه" را به معنای استفعال معنا کرده و این طور گفت: طلب وصف خدا را از کسی کرده، که البته این "از کسی" در عبارت حذف شده است.

ناوبری کتاب