صفحه ۶۱۰

مقابل او امکان نداشته باشد، او باید عین قدرت و حیات و صفات دیگر کمالی باشد و دیگر اشکالی وارد نیست و تعدد و محدودیتی برای او هم پیش نمی آید.

اما اگر قائل شدیم صفات زائد بر ذات است اشکالات زیادی پیش می‎آید؛ معنایش چنین می‎شود که یک ذات داریم به عنوان واجب الوجود و یک علم هم در کنار او و آن هم وجوب دارد و قدیم نیز هست، قدرت هم همین طور؛ لذا تعدد واجب ها می‎شود.

توصیف خداوند از دیدگاه امام علی (ع)

با توجه به این مقدمات و برخی نکات دیگر به نظر می‎رسد حضرت علی (ع) در این فرمایشات به دیدگاه اشاعره و بطلان آن نظر داشته اند؛ و از آن جهت توصیف خدا را سبب محدود شدن او می‎دانند.

"من وصفه فقد حده"

( کسی که او را وصف نمود پس تحقیقا او را محدود کرده است.)

مقصود از این وصف کردن هر گونه وصف کردن نیست؛ برای این که ما امامیه نیز خداوند را وصف کرده و صفات او را عین ذاتش می‎دانیم. مقصود وصف کردن کسانی است که خداوند را قیاس بر خود کرده و صفات او را زائد بر ذاتش می‎دانند؛ زیرا چنین وصف کردنی است که موجب محدود شدن ذات حق تعالی می‎شود؛ برای این که در این صورت، هر کدام از ذات و صفات، در عین قدیم بودن یکی نیستند و تعدد دارند. در نتیجه ذات تا یک حد و اندازه مشخص ذات است و از آن حد به بعد صفات آغاز می‎شود، و این عین محدودیت و متناهی بودن ذات حق تعالی است.

"و من حده فقد عده، و من عده فقد أبطل أزله"

( و کسی که او را محدود نمود پس تحقیقا او را به شمارش آورده است، و کسی که او را شمرد پس به تحقیق ازلی بودن او را ابطال نموده است.)

ناوبری کتاب