مقابل او امکان نداشته باشد، او باید عین قدرت و حیات و صفات دیگر کمالی باشد و دیگر اشکالی وارد نیست و تعدد و محدودیتی برای او هم پیش نمی آید.
اما اگر قائل شدیم صفات زائد بر ذات است اشکالات زیادی پیش میآید؛ معنایش چنین میشود که یک ذات داریم به عنوان واجب الوجود و یک علم هم در کنار او و آن هم وجوب دارد و قدیم نیز هست، قدرت هم همین طور؛ لذا تعدد واجب ها میشود.
توصیف خداوند از دیدگاه امام علی (ع)
با توجه به این مقدمات و برخی نکات دیگر به نظر میرسد حضرت علی (ع) در این فرمایشات به دیدگاه اشاعره و بطلان آن نظر داشته اند؛ و از آن جهت توصیف خدا را سبب محدود شدن او میدانند.
"من وصفه فقد حده"
( کسی که او را وصف نمود پس تحقیقا او را محدود کرده است.)
مقصود از این وصف کردن هر گونه وصف کردن نیست؛ برای این که ما امامیه نیز خداوند را وصف کرده و صفات او را عین ذاتش میدانیم. مقصود وصف کردن کسانی است که خداوند را قیاس بر خود کرده و صفات او را زائد بر ذاتش میدانند؛ زیرا چنین وصف کردنی است که موجب محدود شدن ذات حق تعالی میشود؛ برای این که در این صورت، هر کدام از ذات و صفات، در عین قدیم بودن یکی نیستند و تعدد دارند. در نتیجه ذات تا یک حد و اندازه مشخص ذات است و از آن حد به بعد صفات آغاز میشود، و این عین محدودیت و متناهی بودن ذات حق تعالی است.
"و من حده فقد عده، و من عده فقد أبطل أزله"
( و کسی که او را محدود نمود پس تحقیقا او را به شمارش آورده است، و کسی که او را شمرد پس به تحقیق ازلی بودن او را ابطال نموده است.)