صفحه ۵۹۵

شکلات و شیرینی می‎خواهد، هر چه به او بگوییم شیرینی و شکلات، آرام نمی شود. آنچه او را آرام می‎کند و منشاء اثر است وجود خارجی شکلات و شیرینی است.

خلاصه آنچه حقیقت و خارجیت دارد و منشاء اثر می‎باشد هستی و وجود است. البته از این هستی های خاص و محدود، یک ماهیتی انتزاع می‎شود که حد هر وجودی را مشخص می‎کند. و غیر از وجود خداوند که چون حد ندارد ماهیت هم ندارد، دیگر موجودات به مقتضای محدودیتشان دارای ماهیت می‎باشند.

البته در اینجا نکته ای وجود دارد که باید به آن توجه کنیم. نکته این است که ماهیت نیز به دو معناست: یک معنای ماهیت این است که در جواب "ما هو" گفته می‎شود و قسیم وجود است. این ماهیت همان چیزی است که تاکنون از آن بحث می‎کردیم و گفته شد که حد وجود است و خداوند به اقتضای عدم محدودیتش ماهیت به این معنا را ندارد. ماهیت اطلاق دیگری نیز دارد که به این لحاظ اعم از ماهیت به معنای اول و به معنای "ما به الشئ هو هو" است. این ماهیت به معنای حقیقت شئ می‎باشد. و خداوند دارای ماهیت به این معنا می‎باشد. و این که مرحوم حاجی سبزواری می‎گوید: "الحق ماهیته انیته"سوره ق (50)، آیه 22. به همین معنا از ماهیت است؛ یعنی ماهیت حق تعالی همان حقیقت ذات او می‎باشد.

مفهوم و حقیقت وجود

مقدمه سوم: در بحث از وجود، ما یک حقیقت داریم و یک مفهوم. عدم توجه به این نکته مهم موجب شده است که بسیاری از افراد مقصود از اصالة الوجود و برخی مباحث مربوط به آن را آن گونه که شایسته است درک نکنند.

مفهوم وجود که از حروف "واو، جیم، واو و دال" تشکیل می‎شود و معنایی را به

ناوبری کتاب