صفحه ۵۸۱

تفاوت شنوایی خداوند با دیگر شنوایی ها

"والسمیع لا باداة"

( و شنوا، نه با وسیله ای.)

من و شما و سایر موجودات مادی شنیدنمان با وسیله است. صدا باید ابتدا به پرده گوش اصابت کند و آن را متأثر سازد، بعد به وسیله سلسله اعصاب مخصوص به نقطه ای از مغز برسد که مربوط به شنیدن است؛ و پس از این که همه مقدمات و معدات فراهم شد نفس که از مجردات است صدا را درک می‎کند.

صدرالمتألهین می‎گوید: پس از آن که همه مقدمات شنیدن در مورد انسان انجام شد، نفس انسان این استعداد را دارد که صورت صوت را در درون خود ایجاد نماید. برای این که نفس مجرد است و باید علم و ادراک او هم که اعم از شنیدن و دیدن و... است مجرد باشد. البته مقدمات پیدایش آن مادی است.

در هر صورت خداوند شنواست ولی وسیله سلسله اعصاب و نقطه مغزی و دیگر مقدمات را که از ویژگی های موجودات مادی است ندارد. و معنای علم و حقیقت آن، حضور است، (حضور معلوم نزد عالم). و بنابراین وقتی که نظام وجود، عین حضور نزد حق تعالی باشد، خداوند نسبت به همه نظام وجود و از جمله صداها علم و آگاهی حضوری دارد. صدا از دهان من و شما بیرون بیاید یا از رعد و برق یا از سنگ و دیگر اشیاء، از هر کجا که باشد جزء نظام وجود است و خداوند به همه نظام وجود علم و آگاهی حضوری دارد؛ یعنی تمام موجودات با تاروپود وجودیشان و عین حقیقت خارجیشان نزد خدا هستند نه صورت و مفهوم ذهنی آنها. در نتیجه او به همه مسموعات و صداها هم علم و آگاهی حضوری دارد. "والسمیع لا باداة": خدا شنونده است اما نه این که به وسیله گوش و وسائلی مانند آن بشنود.

ناوبری کتاب